سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      چشمان میشی

      شعری از

      سعیده سلماسی (سارا)

      از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶ ۰۶:۴۳ شماره ثبت ۶۱۳۲۱
        بازدید : ۱۰۲۷   |    نظرات : ۲۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سعیده سلماسی (سارا)

       
      هر بار پیش از اینکه ببندم قطار  را
      محکم گرفته دستِ مرا آخراز  سوار...
       
      این چشم های کوچک میشی که چند سال 
      سد کرده پای رفتن من را هزار بار
       
       
      هربار پیش از اینکه :« عزیزم،بشین ،نترس»
      در جیغْ گریه هاش:« منو با خودت ببر»
       
      او  کودکانه بودِ مرا ،چشم بسته و...
      من مادرانه سایه ی خود را کنار در 
       
      در بغض بازخورده دراحساس خفّگیم
      تا صد دریچه رو به هوا بسته تر شدن
       
      در  چشمِ بسته رو به خودم، رو به آرزوم
      در خنده های زورکیِ ام خسته ترشدن
       
       
      از جیغ های له شده در پای هر سکوت
      تا حرف های نارسِ از فکرهایِ کال
       
      در لب بهم فشردنِ در حالتی کبود
      از چشمِ سرخِ آیِنه، تا خونِ رویِ شال
       
       
      سدکرده پای رفتن من را هزار بار
      با چشم کوچکی که مرا دست می کشد
       
      از شور و شوق بودنِ من ،توی دفترش
      تصویر خنده های مرا هست می کشد
       
       
      شب ها کنارِ بی کسی ام خواب می بَرد
      با چند رنگ گربه و خرسِ عروسکیش
       
      بااینکه چشم بسته و آرام رفته است
      چسبیده شانه های مرا ،ترسِ کودکیش
       
       
      سوت ِقطار رفته و من پایِ بسته ام
      هی سایه سایه ،می دَوَم از  کوپه ها کنار
       
      هر ایستگاه قلب مرا گیر کرده است
      چشمان خرد و میشیِ او ،دخترم «بهار»
       
       
       
       
      سارا.سلماسی
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۲۱
      سلام استادم عالی مثل میشه رقم زدید به وجود مبارکتان افتخار می کنم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۷
      درود بر استاد مهربانم و بی نهایت سپاس از وقتی که گذاشتید
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۲۲
      افتخار برای من است که در جوار شمایم
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۰۷:۳۰
      سلام بانوی عزیزم خندانک
      بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۸
      سپاس مهربانو خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۵۷
      درود بانو
      چهار پاره زیبایی است خندانک خندانک
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۰۶:۱۰
      سلام نازنین بانو خندانک
      بسیااار زیبااااا ولی چه قدر تلخ بود خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۲۲
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سعید میرزامحمدلو
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۲
      گویی نسیم ز پیش بهار رفت / با غصه ای به دلش از دیار رفت دل کند از دل و مشکل روانه شد/ با حالت سکوت ولی بی قرار رفت تقدیم به چشم انتطاری بهارتان با خواندن این شعر به خوبی میشد صحنه را تجسم کرد
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۲۳
      احسنت
      ارسال پاسخ
      مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۱۴:۵۰
      درود بر شما چقدر زیبا بود
      ین چشم های کوچک میشی که چند سال
      سد کرده پای رفتن من را هزار بار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۲۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۱۵:۴۸
      .


      درود بر شما

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۴۴
      خندانک خندانک خندانک
      سینا دژآگه
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۲۰:۲۱
      سلام و عرض ادب خدمت بانو سلماسی بزرگوار
      حقاً که لذت بردم از خلق این زیبایی خندانک خندانک
      از ابتکار قلم و طبع بدیعتان سپاسگزارم خندانک خندانک
      چشمه ی ذوقتان جوشان خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی   صادقی
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۲۱:۳۶
      خندانک خندانک خندانک
      باقر رمزی ( باصر )
      چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۲۱:۴۴
      سلام و درود به فرهیخته بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
      از جام ادبیات حضرتعالی بهره مندم
      امید که :
      کماکان موفق و موید و محفوظ باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      رضا عزیزی (رهگذر)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۰۸:۲۶
      درود بر شما زیبا
      رضا عزیزی (رهگذر)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۰۸:۲۹
      سوت ِقطار رفته و من پایِ بسته ام
      هی سایه سایه ،می دَوَم از کوپه ها کنار... خندانک



      دلم یک ریل ،وقتی قطار ایستگاه راه افتاده
      چه میفهمی دیویدن پشت یک قطار یعنی چه؟

      ر.ع
      رهگذر
       سعیده سلماسی (سارا)
      سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۹
      چه تداعی زیبایی ممنونم
      ارسال پاسخ
       سعیده سلماسی (سارا)
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۱۹
      از همه دوستان عزیز و مهربانم کمال سپاس را دارم
      خندانک خندانک خندانک
       موسی عباسی مقدم
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۵۴
      درود بزرگوار
      زیبا بود فقط کمی در استفاده از کلمات پست مدرن ترس داری
      با احتیاط کلمات را استفاده می کنی دلیلش را نمی دانم خندانک خندانک خندانک
      نادر مسلمی (  ن م قطره )
      پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۲
      خندانک خندانک خندانک
      سیاوش باران
      جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۲
      حرف های نارسِ از فکرهایِ کال..!
      خندانک
      حمیدنوری(احمد)
      جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۲۳
      درود بانوی گرامی
      بسیار زیبا دست مریزاد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی نعمتی  (حقیر)
      شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶ ۲۲:۰۵
      سلام آبجی خوبم
      تولدت مبارک
      شادوتندرست باشی خندانک
      مریم باغ شیرین(فاطمه)
      پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶ ۱۲:۲۳
      سلام عزیزم عالی بود.موفق باشی
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1