چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )
آخرین اشعار ناب دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )
|
آخر ای نامهربان عهد و وفایی گفته اند
دل ز غم رنجور شد درد و دوائی گفته اند
گوش من بگرفته از فریاد فتح آن رقیب
انکر الاصوات بر آنسان صدایی گفته اند
گر به دل راهم ندادی دیگر از بیره مرو
ره ز بیگانه چه پرسی آشنایی گفته اند
درد و درمانم تویی باغی پراز گلهای ناز
میل با صرصر مکن باد صبایی گفته اند
شکوه آری با کرشمه ٬ میکشد ایندو مرا
رنگ و نیرنگت بنه از کف صفایی گفته اند
قیمتی بر بوسه ات ناید نهم ای نازنین
بر تصّدق بوسه ده دفع بلایی گفته اند
صید کردی این دلم اینک چرا داری مرا
بهر صید لاغرت رحم و رهایی گفته اند
ای دلم خاموش باش و این سخن ها را مگو
بس کن این فریاد را شرم و حیایی گفته اند
دکترعلی حیدری معاف13880625
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.