سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        باغ احساس

        شعری از

        اصغراروجی(غریب)

        از دفتر شاعرشدن برای تو نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۲۲:۱۴ شماره ثبت ۵۹۶۷۸
          بازدید : ۵۷۶   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مثل گیسویش دل ماراپریشان کردورفت
        آن پری رویی که ازمن روی پنهان کردورفت
        بانوی اردیبهشتش  خوانده   بودم  سالها
        باغ احساس   مرا  همرنگ   آبان  کرد  ورفت
        وقتی آمددرنگاهش صدسبدلبخندداشت
        اوکه چشمان مرا تقدیم باران  کرد   ورفت
        در هجوم  بیکسی  با آن  همه  دلواپسی
        وسعت تنهایی دل  را  دو چندان کرد ورفت
        بادلی خون التماسش کردم  امابرنگشت
        می شود آیاچنین ترک  عزیزان  کردورفت؟
        درنگاه دلفریبش رنگی ازنیرنگ داشت
        طرح نابودی کشیدوخانه ویران کردورفت
        درهوای حسرتش من ماندم  ودریای غم
        ساحل آسایشم  راغرق  طوفان کردورفت
        نقش خاموش نگاهش درنگاهم مانده است
        اوکه درعشقش غریبی را غزل خوان کردورفت
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۴:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۴۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغراروجی(غریب)
        اصغراروجی(غریب)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۹:۵۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۸
        درود خندانک

        زیبا و سرشار از احساس خندانک خندانک خندانک
        اصغراروجی(غریب)
        اصغراروجی(غریب)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۲۰:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۷:۱۹
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        حمیدنوری(احمد)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۴:۰۷
        درود دوست گرامی
        بسیار زیبا بود
        دست مریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۴۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغراروجی(غریب)
        اصغراروجی(غریب)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۹:۵۳
        درود جناب نوری عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۶:۲۳
        درود بزرگوار بسیار زیبا بود
        باندیده گرفتن بیت اول بقیه زیبا بودند
        وقتی آمد در نگاهش صد سبد لبخند داشت
        اوکه چشمان مرا تقدیم باران کردو رفت
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۴۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغراروجی(غریب)
        اصغراروجی(غریب)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۱۹:۵۸
        درود جناب مقدم عزیز
        بیت اول یکی از بیتهای خوب غزل می باشد به نظرخودم
        پریشانی دل به پریشانی گیسوی معشوق تشبیه شده ومعشوق نیز به پری که پری همیشه چهره پنهان می کنه بسیاربسیار خوشحال می شوم ازشما که عیب ان را بفرمایید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغراروجی(غریب)
        اصغراروجی(غریب)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ۲۰:۰۰
        سپاس بیکران خانم بافقی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶ ۰۸:۴۵
        درود برشما جناب اروجی
        بسیار عالی و زیبا سروده اید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم ااا در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1