تنهایی \\تنها\\

سلام صبح بخیر جوان هنرمند و برومند خوب شعرناب در زیبایی اثرت با همه عزیزان موافقم و برایت موفقیت روز افزون از خداوند منان خواهانم همیشه در اوج باشی

نکند گم شده باشم و خودم بی خبرم
دارم از ترس به دنبال خودم می گردم


درود بر شما


زیبا مثل همیشه

عالی


لایک

درود گرامی
غمگین و زیباست

دوستان لطفا هم کامنت هم لایک تا به واقع حق مطلب ادا بشه.
سپاس از دستان سخاوت و نگاه های وسیع تمام شما عزیزان!

شعر یک جوان بسیار کم سن، به این پختگی رسیده.

سلام ابوالفضل عزیز
بازهم شعرزیبایی ازدفتردلت خواندم
عالی مثل همیشه
البته ببخشید کمی باتاخیر اومدم
مسافرتم ونت همراهم ضعیف
اماخودمورسوندم پای اشعارزیباتون هرجوربود
موفق باشی همیشه جوان آتیه دارادبیات ایران زمین

سلام آقا ابوالفضل عزیز
به به ... بسیار زیبا سروده اید
الحق که زیباست
پاینده و پیروز باشید

سلام ابولفضل خان گرامی
هزاران احسنتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
خیلی دوست داشتم
بسیار عالییییییییییییئ

نکند گم شده باشم خبری از من نیست
دارم از ترس به دنبال خودم میگردم

سلام آقای رمضانی استاد گرامی
آه تنهایی "تنها" به همش ریخته بود
درد در سینه ی متروک خدایی میکرد
هرچه گفتیم بیا مرگ! نیامد اما
جای آن سقط قلم آمد و پاییزی سرد
بسیار زیبا و دلنشین امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید

درود بر شما دوست گرامی
بسیار زیبا و خواندنی و دلنشین سرودید
احسنت بر شما و شعر نابتان
لذت بردم...

سلام

جناب رمضانی بزرگوار آفرین بر شما با این واژه های بسیار بسیار زیبایی که به

کار بردید شک نکنید که شما در آینده نه چندان دور شاعر بزرگی خواهید شد

من به شما تبریک میگم

زنده باشید و همچنان بسراید شاعر توانا



تقدیمی به شما بزرگوار

الا ای شهر صد دروازه ای عشق
به جانم ظلم بی اندازه ای عشق
خراب آباد عشقم خسته از درد
تویی تو شهر پر آوازه ای عشق

در ضمن من از اساتید و شاعران عزیزم خواهش میکنم که جناب رمضانی رو

تشویق بفرمایند

پیشاپیش از همه شما سرورانم ممنون و سپاسگذارم

درود بر برادر بزرگوار شاعر جوان سایت ابوالفضل خان گرامی
هر بار چهارپاره ای از شما می خوانم بسیار شاد می شوم که روز به روز در شاعری پیشرفت چشمگیری می کنید به قول بانو عجم با این سن کمت از خیلی از شاعران دیگر بهتر می سرایید
قلمت را می ستایم و برایت آرزوی موفقیت روزافزون دارم

ا تنها ... یک در درونش تنهاست ولی الف را آغاز گذاشته اند هنوز در الف الفبای خود گرفتارم هزاران راه تا ی باقیست
الف تنهاست ولی در ذات خود یکیست یک هیچگاه دو نخواهد نشد در منطق خود باید تنها باشد یک همان راهیست که به خود ختم می شود تنها در یک باید یک را جستجو کرد و لاغیر
از نام تخلص شما بسیار خوشم آمد چون حرف برای گفتن زیاد دارد که نمی خواهم وقت شما را با حرفهایم بگیرم
ببخشیدزیاد نوشتم
در پناه الله که الف یکتایست باشید

خیلی زیبا ولی غمگین بود
دوستش داشتم خیلی... یه غزلی دارم خیلی مفهومش به این نزدیکه..من گمشده ی شهرم و از من خبری نیست!
(ی) رو به جای همزه بنویس جایی که صدای (ی) میده

سلام و درود ابوالفضل عزیز
آقا دارید میشید خدای چهار پاره(God of chaharpareh) ماشا الله

از شوخی که بگذریم ،عالییییییی بود
آفرین بر این طبع روان و بدیعت دوست عزیزم
هرگز هم نگو تنهایی.....مطمئن باش من تا همیشه پیشت هستم
انصافاً لذت بردم.

ان شا الله برای باز گشایی رموزش در حد توانم، باز خدمت می رسم.

در اوج باشی دوست عزیزم

آها راستی یادم رفت
عکس پروفایل جدید هم مبارک

ابوالفضل عزیز
سلام ودرود
مانند گذشته بند آخر خیلی دلچسب بود
درود بر تو...
آموختم همانند همیشه

استاد شعر و اندیشه
جناب رمضانی
شاعری که بی شک در قله های شعر معاصر به همین زودی ها جلوس خواهد کرد.
گسترش دامنه واژگان بکار گیری زبان امروزی در شعر عروضی استفاده از ایهام و نشبیه و استعارات و ترکیب های نو از برجستگی های این شعر بود اگر چه انسجام موضوع و سا ختار منسجم همراه با ایماژ های زیبا و موسیقیای آنرا نبایستی از نظر دور کرد...
سلام

جناب آقای رمضانی عزیز، سلام علیکم.
.........................................................
خودم که چیزی ندارم...ولی باوربفرمایید وقتی چنین سروده ای راازجوانانی چون شما می خوانم...به خودم می بالم......وباخودم می گویم.......قالبِ (کلاسیک)...گرچه همیشه چون خورشیدی برتارکِ شعرفارسی درخشیده است.....ولی باوجودِ شما عزیزان....حتماً آینده بهترودرخشانتری خواهدداشت....واین، برای بنده ی بی مایه....افتخاریست که درجوارتان ...می اموزم...چیزی که همیشه...مشتاقش بوده ام.......خیلی چیزها دارم برای نوشتن.....ولی(کله مزاحم)....نَوه ام امد....ودیگر باید این دستگاه راترک کنم....اگر عمری بودو....توفیقی...........
حق یارتان باد.

سلام جناب رمضانی عزیز
بسیار زیبا بود
درودتان

بدن چوبی من را به مترسک بدهید
من که بد رنگ ترین میوه ی این جالیزم
شیشه فکر من از سنگ پرانی نشکست
از ترک خوردن و از وصله شدن لبریزم

درود شاعر گرامی جناب رمضانی،سروده ای بس زیبا

آفرین دوست عزیز خوبه
درود

سلام
درود برشما
بسیار زیبا و با احساس سرودید

سلام جناب رمضانی عزیز
بسیار زیبا بود

بدن چوبی من را به مترسک بدهید
من که بد رنگ ترین میوه ی این جالیزم
شیشه فکر من از سنگ پرانی نشکست
از ترک خوردن و از وصله شدن لبریزم

درود بر شما
به زبان روز
بی نقص و زیباست
قلمتان سبز

باسلام بسیارعالی

درود بر شما
واقعا که زیباست
موفق باشید

سلام

موفق باشی عزیز

بسیار بسیار زیبا بود

نمیدانم چرا این شعر انقدر مرا گیر انداخته
همین .............................................