سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        شرابی بزنیم

        شعری از

        محمدکدخدائی

        از دفتر عرفان نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ تير ۱۳۹۶ ۰۱:۳۴ شماره ثبت ۵۷۳۱۵
          بازدید : ۱۰۱۱   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        برخیز و بیا ای بت من تا که شرابی بزنیم
        خود را ازین مهلکه بازارِ فریبنده، براهی بزنیم
        یک رطل گران ،دور ز عقل نگران ،نوش کنیم
        در عالم مستی ازین محبس جبر ،پر و بالی بزنیم
        محمدکدخدایی (عرفان)
         
        عرفان و اعتراض
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۰۷:۴۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام
        زیبا قلم زدید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۷:۰۵
        با سلام وادب گرامی بانوی شعر وادب !
        ممنون از حضور سبز شما .و حسن نظرتان
        گرامی خواهرم! لازم است در مورد امطالب منضوم ومنثور بنده مطالبی
        را به سمع وچشم دوستانی که مقید به قید وبند و کلیشه های بسته بر
        پای نو گرایی و نو اندیشی و نوبینی است به عرض برسانم
        دوست من لازم به ذکر است که رطل گران را بخاطر
        دوری ز عقل نگرانی که در مسدس ها و مثمن ومقفا سرگردان است
        نجات بخشیم! بارها نیز گفتهام در همه جا که سروده های بنده تابع
        کلیشه های دست وپاگیر زمان نیست. بنده با تخلیط شعر نو وکهنه سبک خاص خویش را دارم . و ضمن رعایت زیبایی سروده ومعانی محکم در جهت تنویر وتنبیه افکار واندیشه ها ، از مغلظ ومقلق گویی نیز پرهیز دارم . چگونه گران شاعرانی چون نیما و شاملو وسهراب سپهری طرحی نو در میاندازند وهمه بندها وقیودی که بسته برپای دگر ندیشی ودگر گویی ودگرگونی را میشکنند ! وناچار بودند که با میراث داران گذشته نیز کشمکشها داشته باشند . بنده میدانم که برای سخن نو کهنه گرایان ومتحجران بندهایی هستند که باید از آنان گذشت و آنان را گسست . و البته میدانم که شما پالوده از این آلودگیها هستید و روشن بین وروشن فکر بوده و شاید حق انداختن طرحی نو را به بنده بدهید.
        در روزگارلان سرشار از ناپاکی ها ودردهای منحصر به زمان خویش باید از اشعار گل وبلبل ومطرب وخال لب هم کمتر گفته وگاها حتی حافظ را نیز کناری گذاشته و او را پیام آور پایان تلخکامیهای مردم جامعه خویش ندانیم . چه رسد به ...
        با تشکر از لطف مشا و یاری وهمکاری در راهی که نه چندان آسان است.
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۰:۰۰
        درود گرامی
        دو بیت زیبا و ناموزون ازغزلی ما تمام خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۶:۲۹
        با سلام وادب
        ممنون از حضور سبزتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۶:۵۰
        با سلام وادب گرامی دوست عزیز
        ممنون از حضور سبز شما .
        دوست من لازم به ذکر است که رطل گران را بخاطر
        دوری ز عقل نگرانی که در مسدس ها و مثمن ومقفا سرگردان است
        نجات بخشیم! بارها نیز گفتهام در همه جا که سروده های بنده تابع
        کلیشه های دست وپاگیر زمان نیست. بنده با تخلیط شعر نو وکهنه سبک خاص خویش را دارم . و ضمن رعایت زیبایی سروده ومعانی محکم در جهت تنویر وتنبیه افکار واندیشه ها ، از مغلظ ومقلق گویی نیز پرهیز دارم . چگونه گران شاعرانی چون نیما و شاملو وسهراب سپهری طرحی نو در میاندازند وهمه بندها وقیودی که بسته برپای دگر ندیشی ودگر گویی ودگرگونی را میشکنند ! وناچار بودند که با میراث داران گذشته نیز کشمکشها داشته باشند . بنده میدانم که برای سخن نو کهنه گرایان ومتحجران بندهایی هستند که باید از آنان گذشت و آنان را گسست . و البته میدانم که شما پالوده از این آلودگیها هستید و روشن بین وروشن فکر بوده و شاید حق انداختن طرحی نو را به بنده بدهید.
        در روزگارلان سرشار از ناپاکی ها ودردهای منحصر به زمان خویش باید از اشعار گل وبلبل ومطرب وخال لب هم کمتر گفته وگاها حتی حافظ را نیز کناری گذاشته و او را پیام آور پایان تلخکامیهای مردم جامعه خویش ندانیم . چه رسد به ...
        با تشکر از لطف مشا و یاری وهمکاری در راهی که نه چندان آسان است.
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۰۸
        سلام درود برشما. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۷:۰۷
        با سلام وادب گرامی دوست شاعرم !
        ممنون از حضور سبز شما .و حسن نظرتان
        گرامی خواهرم! لازم است در مورد امطالب منضوم ومنثور بنده مطالبی
        را به سمع وچشم دوستانی که مقید به قید وبند و کلیشه های بسته بر
        پای نو گرایی و نو اندیشی و نوبینی است به عرض برسانم
        دوست من لازم به ذکر است که رطل گران را بخاطر
        دوری ز عقل نگرانی که در مسدس ها و مثمن ومقفا سرگردان است
        نجات بخشیم! بارها نیز گفتهام در همه جا که سروده های بنده تابع
        کلیشه های دست وپاگیر زمان نیست. بنده با تخلیط شعر نو وکهنه سبک خاص خویش را دارم . و ضمن رعایت زیبایی سروده ومعانی محکم در جهت تنویر وتنبیه افکار واندیشه ها ، از مغلظ ومقلق گویی نیز پرهیز دارم . چگونه گران شاعرانی چون نیما و شاملو وسهراب سپهری طرحی نو در میاندازند وهمه بندها وقیودی که بسته برپای دگر ندیشی ودگر گویی ودگرگونی را میشکنند ! وناچار بودند که با میراث داران گذشته نیز کشمکشها داشته باشند . بنده میدانم که برای سخن نو کهنه گرایان ومتحجران بندهایی هستند که باید از آنان گذشت و آنان را گسست . و البته میدانم که شما پالوده از این آلودگیها هستید و روشن بین وروشن فکر بوده و شاید حق انداختن طرحی نو را به بنده بدهید.
        در روزگارلان سرشار از ناپاکی ها ودردهای منحصر به زمان خویش باید از اشعار گل وبلبل ومطرب وخال لب هم کمتر گفته وگاها حتی حافظ را نیز کناری گذاشته و او را پیام آور پایان تلخکامیهای مردم جامعه خویش ندانیم . چه رسد به ...
        با تشکر از لطف مشا و یاری وهمکاری در راهی که نه چندان آسان است.
        ارسال پاسخ
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۰۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۰۳
        با سلام وادب گرامی خواهر شاعرم!
        ممنون از حضور شما در بیغوله سرای
        این درویش پرویش قلم.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۵۶
        سلام و درود شاعر بزرگوار
        عجب اندیشه ی زیبایی خندانک خندانک
        احسنت خندانک خندانک خندانک

        فقط جسارتاً مصاریع 2 و3 در بدایت مصراع دچار سکته ی وزنی هستند.قوافی هم مشکل دارد.

        پاینده باشید خندانک خندانک
        سینا دژآگه
        سینا دژآگه
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۶:۱۳
        سلامی مجدد جناب کدخدایی بزرگوار خندانک
        ممنون از تعمق افکار و طمانینه ی پاسختان
        همان طور که عرض کردم اندیشه ی سروده ی شما ژرف است و عمیق امّا......
        وزن آن نه مسدس است و نه مثمن.
        (شراب و راه و بال ) هم که با هم مقفا نیستند.و نمی توان آنها را با اضافه کردن"ی"نکره ، مقفا در نظر گرفت.

        البته شاید در سبک آزاد سروده اید ! !
        در هر صورت لذت بردم. خندانک خندانک خندانک
        جسارت مرا ببخشید به بزرگواری تان خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۶:۴۸
        با سلام وادب گرامی دوست عزیز
        ممنون از حضور سبز شما .
        دوست من لازم به ذکر است که رطل گران را بخاطر
        دوری ز عقل نگرانی که در مسدس ها و مثمن ومقفا سرگردان است
        نجات بخشیم! بارها نیز گفتهام در همه جا که سروده های بنده تابع
        کلیشه های دست وپاگیر زمان نیست. بنده با تخلیط شعر نو وکهنه سبک خاص خویش را دارم . و ضمن رعایت زیبایی سروده ومعانی محکم در جهت تنویر وتنبیه افکار واندیشه ها ، از مغلظ ومقلق گویی نیز پرهیز دارم . چگونه گران شاعرانی چون نیما و شاملو وسهراب سپهری طرحی نو در میاندازند وهمه بندها وقیودی که بسته برپای دگر ندیشی ودگر گویی ودگرگونی را میشکنند ! وناچار بودند که با میراث داران گذشته نیز کشمکشها داشته باشند . بنده میدانم که برای سخن نو کهنه گرایان ومتحجران بندهایی هستند که باید از آنان گذشت و آنان را گسست . و البته میدانم که شما پالوده از این آلودگیها هستید و روشن بین وروشن فکر بوده و شاید حق انداختن طرحی نو را به بنده بدهید.
        در روزگارلان سرشار از ناپاکی ها ودردهای منحصر به زمان خویش باید از اشعار گل وبلبل ومطرب وخال لب هم کمتر گفته وگاها حتی حافظ را نیز کناری گذاشته و او را پیام آور پایان تلخکامیهای مردم جامعه خویش ندانیم . چه رسد به ...
        با تشکر از لطف مشا و یاری وهمکاری در راهی که نه چندان آسان است.
        محمد برادرت
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۰:۱۶
        درود بزرگوار زیبا بود
        ایدوست بیا شراب نابی بزنیم
        بر روی عرق دیده گلابی بزنیم
        آنقدر بنوشیم که در کوچه عشق
        سرمست شویم وپیچ وتابی بزنیم
        بداهه تقدیمی خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۱۲
        با سلام وادب !
        ممنون از بداهه زیبای شما مستفیض شدیم
        از نظر قافیه ووزن زیباست اما آن معنی اعتراضی را که بنده
        از سروده خویش مطلوب نظرم بود
        با معنی زیبای سروده شما بسیار متفاوت است !
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی توکلی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۱۳
        درود جناب کدخدایی

        بسیار عالی
        لذت بردم

        دعوتید به شعر ناتمام...
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۱۴
        با سلام وادب
        گرامی دوست شاعرم!
        ممنونم از حضور سبزتان در بیغوله سرای
        این درویش پرویش قلم. چشم ممنونم از
        اینکه قابل دانسته و دعوت نمودید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۵۱
        سلام و درود
        زیبا سروده اید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۰۵
        با سلام وادب
        گرامی شاعر عزیز
        1از حضور جابعالی در بیغوله سرای
        این درویش پرویش قلم ممنونیم.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محرم زمانی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۱۷:۱۵
        درود بر شما جناب کد خدائی عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۲۱:۳۶
        با سلام وادب گرامی شاعر محترم !
        پذیرا باشید امتنان قلبی بنده را از حضور در فقر سرای
        این درویش پرویش قلم .
        امید که کماکان بر اساس احترام و دوستی متقابل
        از همیاری وهمکاری نسبت به هم دریغ نورزیم.
        با احترام محمد کدخدایی(عرفان)
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        کاوه احمدزاده
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۲۰:۵۱
        درود و احترام هنرمند گرامی

        خواندن سروده ی ناموزون از زبان یک تشنه ی شراب از سرمستی امری طبیعی ست.... خندانک خندانک
        زیبا سروده اید، لذت بردم
        دستتان درد نکند و مانا باشید

        خواندن سروده های بنده از جانب شما خالی از لطف نیست
        به ماهم سر بزنید
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ۲۳:۴۷
        ا سلام وادب زیبا نگاه شاعر گرامی !
        دوست من از مهربانی و توجه وادراک اندیشمندان بدون غرض
        و مرضی چنان شماکه پایبندی انان به روح زیبایی هنر در قالب یک
        سروده بیش از قالب های کلیشه ای وبسیار مواقع بیمعنی
        و ناموزون است ، خشنودم میسازد و البته نه بخاطر آنچه که من گفته وشما
        تایید نموده اید ! بلکه به حرمت تبری است که گاها میتواند تبر
        ابراهیم گونه ای باشد که بر پرستش بتان گذشته بر دست هر نو گرایی
        میباشد! باز هم ممنون.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسن ایوبی
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۶ ۰۰:۴۳
        سلام شاعر عزیز و ارجمند. . .
        شعر تامل برانگیزی از شما خواندم
        زنده باشید!مانا قلم و اندیشه تان. . .
        بیوگرافیتان را خواندم. . .شما انسانی قوی و امیدوارو همچنین در زمینه شعر و ادب بسیار مستعد بودید و هستید و زندگی پرفراز و نشیب اما زیبایی داشتید و سرد و گرم روزگار چشیده اید. . .به شما از صمیم دل تبریک میگویم!
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۶ ۱۳:۳۵
        با سلام وادب شاعر دل دوست مهربانیها !
        واژه ها میتوانند معجزه ها کنند!
        این واژهایند که میتوانند دشمنی را چنان دوست کنند که
        در راهت جان دهد !
        و یا دوستانی را چنان دشمن که جانت بستاند.
        واژه ها مولود عشق و دوستی هستند
        و بسیاری مواقع میلادشان خشم است ونفرت !
        و تفاوت از زمین تا آسمان است : بین دو واژه بفرما وبتمرگ!!!
        هر چند هر دو یک مراد ومقصود را میجویند.
        ممنون از حضور پر بار وسبز وزیبایت ! بر چشمان کم سویمان
        فرود آمدید ! امیدوارم همکاری وهمیاری ورفاقت به معنای اخص
        پیامد پیام دلنشینتان باد.
        با تشکر واحترام محمد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش اسفندیاری
        جمعه ۲۳ تير ۱۳۹۶ ۰۳:۲۴
        چه شعر زیبا و متفاوتی سرودید ....احسنت

        واژه هایی ناب و جدید چون (شرابی بزنیم)(مهلکه بازارفزیبنده)(عقل نگران) و واژه فراموش شده (رطل گران)...به زیبایی این اثر دو چندان افزوده....مرحبا خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        جمعه ۲۳ تير ۱۳۹۶ ۱۷:۳۹
        با سلام وادب گرامی دوست اندیشمند »
        ممنون از حضور سبز شما که با نگاه بی غرض و مرض
        که متاسفانه در همه جا یافت میشود به آنچه دیده اید با مداقه پرداخته اید
        ممنونم از مهربانی شما بزرگوار فرهیخته.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدابراهیم میری ((سید))
        جمعه ۲۳ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدکدخدائی
        محمدکدخدائی
        شنبه ۲۴ تير ۱۳۹۶ ۰۰:۱۸
        با سلام وادب گرامی دوست ارجمندم !
        پذیرا باشید تشکر و امتنان قلبی بنده را از
        حضور سبز وگرمتان در سرای فقرمان !
        با تشکر محمد (عرفان)
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0