سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      ای آشنا

      شعری از

      دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )

      از دفتر دفتر نخست نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۰ ۱۵:۵۰ شماره ثبت ۵۶۱۶
        بازدید : ۹۵۱   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )
      آخرین اشعار ناب دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )

       ای آشنا

      این منم ای دوست در را برگشا

      آشنایم آشنایم آشنا

       

      آشنایی با تو را دارم به جان

      گر تو نشناسی که بشناسد مرا؟

       

      بنده ات مانم , نمی مانم رها

      ای تو پایان مرارتهای ما

       

      هر زمان کاید نسیم جانفزا

      از دَم تو می وزد باد صبا

       

      بلبلان را هست عشقت در نهاد

      جام گل را مِِهر تو آرد صفا

       

      چشم لیلی را توکردی نرگسی

      تا شد آن مجنون بیدل در بلا

       

      چون ببارد نورهورآسمان

      نور اعلایت بُوَد اندر سما 

       

      جان تو آرد به غنچه آرزو

      تا برآید چون گل از آن پرده ها

       

      گر به دریا موج بینم سر به سر

      شور تو کوبد به سنگی موج را

       

      مِهر تو در جان مادر شد عجین

      ار کند بر جان کودک جان فدا

       

      من کنون بر درگهت افتاده ام

      پس نگه کن اندکی بر زیر پا

       

      دلبری از من دلم را بر ربود

      بی دل اکنون نا توانم در دعا

       

      زآن تو هر دل بُوَد اندر جهان

      باش بر دشواری من رهنما

       

      یا دل مفتونم آور نزد من

      گرچه میدانم نیاید آن دغا

       

      یا به مِهرم دلبرم را نرم کن

      تا بیاسایم کمی زین ماجرا

       

      دوّمی بهتر که اول راه نیست

      هم بر این دُوم نگر ای رهگشا

       

      راه دوّم گر به فضلت شد براه

      هرچه دارم می کنم قربان تو را

       

      ای طبیب درد من ای آشنا

      این منم ای دوست در را برگشا

       

      دکترعلی حیدری معاف13880520

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1