سکوت سیاه

سلام بزرگوار همانطور که برایتان در خصوصی گفتم همین اواخر به مدت سه ماه شعرناب را به همین عنواین فیلتر کردند چه بسیار خوشحال شدن چه بسیار مارا سرکوب کردند و فکر می کردند دسیسه و نیرنگ هایشان به بار نشسته چه تعدادی ناله و نفرین هایشانرا فکر می کردند اجابت شده و چندین نفر دیگر هم جور دیگر.. آن را افتخار برای ما و سایت شعرناب می دانستند که باید مدالی کنم و برسینه زنیم چون سایت شعرناب فیلتر شده و این نشان از پویایی شعرناب و دهن کجی به نظام ووو می دانستند ..خدایی دو تا تار مانده بود انرا هم از دست دادیم بخاطر این نوکری و خدمت به شما شاعران احساسی.. بخدا ادم نمی داند به کدام صراط رود نه سیخ بسوزد و نه کتاب شدیم قصه مولا نصرالدین و سوار شدنش روی الاغ.. بابا ترخدا یکم مارا درک کنید
سوالم از شما کدام یک از شما عزیزان وقتی فیلتر شدیم کنار ما ایستاد ؟
کدام یک از شما و یک شهروند کلا نباید تابع قانون باشد حای مهمانی می رویم باید تابع میزبان باشیم... برادر من خواهر من برادر کوچک شما یا فرزند شما تابع قانون خانواده نباشد توبیخش می کنید من غریب و خارج نشین که به راحتی هزار و یک وصله به من می چسبد چرا درک نمی کنید و همش می خواهید همانطور و هرچیز که می گوئید انتشار بدهیم والله بخدا اگر می تونستیم و من بودم اجازه می دادم هر که هر چه می خواهد درچهار چوب ادب و احترام بگویید یکی از امتیازهای بسیار ویژه ه ما ازادی بسیار گسترده ای است که دادیم که در هیچ جا ندادند و به همین خاطر هم
وبه مشکل خوردیم و فیلتر شدیم و هزاران دشمن و دوست پیدا کردیم لطفا مارا درک کنید همین.
ما اینجارا باز کردیم و خادمی شمارا می کنیم که بسرائید وبنویسید اما واقعا بعضی چیزها از حیطه قدرت ما خارج می شود درک کنید... ممنون می شوم

در ضمن تبلیغ هرگونه سایت و گروه و وبلاک و دادن ادرس و شماره تماس چه در علنی و چه در خصوصی درسایت بدون هماهنگی با مدیریت ممنوع میباشد!!

درود گرامی
جالب و زیباست

سلام و درود استاد پارکی
موفق باشید

سلام و احترام حضرت استادپاركي عزيز
و باتقدیر وسپاس .
بهره مند شدم قربان
می آموزم به وسع خود از محضرتان ادب و احسان را و ادبیت را...

درودها بزرگوار
سروده‌ای جالب با فرمی جالب‌تر...
دستمریزاد و احسنت

فقط بند دوم سروده برایم گنگ بود
مشتاقم توضیحی در این باره از محضرتان بشنوم

سلام جناب پارکی ارجمند!
لبریز و دلنشین.
درودها بر شما.

درود بر استاد بزرگوارم
بسیار زیبا و پرمعنا قلمتان همیشه جاری بر صفحه دل
زنده باشید و پاینده
سپاس

سخنی با حضرت دوست .
بدوا بر خود واجب می دانم بدون شکسته نفسی فریبانه معترف به این اصل مهم اشارتی شود که این کمترین به هیچ وجه خود را شاعر نمی داند خرده احساسی دارم که گاه با غلیان متن و یا مطلبی جوشش می کند که گاه مورد اقبال از سوی مخاطبان محترم قرار می گیرند٬ جوانتر که بودم به صورت منظوم و به موسم میانسالی به رنگ محاسن ام می نویسم...
نزدیک به ۵۰ قطعه از شعرهای بلند م را می خواستم به ترتیب در معرض دید و نظرعزیزان و بزرگواران اصحاب شعرناب قرار دهم که ظاهرا با مرامنامه ی این سایت وزین مغایرت پیدا کرد . وظیفه خود دانستم با اطاعت از قوانین که ناشی از نقطه نظرات مدیرت محترم می باشد خود را مجاب و لبیک گو باشم اگر چه انتظار من از سایت شعر ناب این نبود زیرا و قتی اثری از شما حبس می شود در وجود مولف دلمردگی ایجاد می کند...
به همین خاطر سعی ام بر این است حضورم به سمت سوی کم رنگی سبر کند تا محو شوم...
و اما !
طبق یک عادت مرسوم مخاطب کلاسیک همیشه سعی میکند مناسبت های یک شعر رو در یک سناریوی قطعی و از پیش نوشته ( مثل یک شابلون ) به قد و قواره ی مفاهیم مقرر در بیاورد و از این راستا به اندوختگی لذت برسد ( شعر به عنوان گور مفاهیم و لذت به عنوان یک دفینه ) چیزی که موجب دریافت های متفاوت از یک شعر میشود صرفا فرصت تاویل پذیری از یک اثر نیست که اگر این طور بود هر سازه و ناسازه ای در ذهن مبدل به هزاران مفهوم متفاوت و متغیر می شد فرقی که یک اثر هنری با نااثر غیر هنری داره ( بطور کلی ) اینکه که معطوفات یک اثر هنری مقرر و قاطع نیست سیال و پوینده است . تصور کن مفهوم قابله- اسب- چشمه - اشک - خدا... در یک نااثر غیر هنری یک کارکرد کاملا قطعی و مشخص دارد در یک شابلون به خصوص ، یعنی وقتی شما در مناسبات روزمره به قابله اشاره میکنید در یک پکیح خاص تعریف و تفسیر می شه ولی وقتی به ساحت شعر می آید هزار و یک وجه پیدا میکند که هر وجه حامل یک عطفه . قابله ای که عطف به صدها مفهوم میشه و این معطوفات تنها یک مفصل از یک شعراست . در این میان هر عنصر دیگری هم میتواند وارد این چرخه تاویل زا بشود و به عنوان یک مفصل محرک منجر به عطف های بی شمار شود. . چیزی که در این چرخه بر هر چیزی مرجح میشود نسبت ماهوی این عناصر در چرخه دلالت های درونی شعراست نه عطف ها و دلالت های بیرونی . من معتقدم یک شعر باید این سناریو های قطعی رو از بین ببرد و فرصت نقش دهی های بی شمار رو به مفاهیم بدهد من می توانم سناریویی روبیرون از شعر ( اثر هنری ) ترسیم کنم و بعد عنوان کنم این شعر نمی تواند نقشش رو در این سناریو خوب بازی نماید معتقدم هر اثری که با روایت درون متنی خودش ساخته شده باشد پیش از اینکه بخواهد نقشی رو بازی کند در واقع دارد نقشی رو تولید میکند پیش از اینکه بخواهد در قالب یک سناریو به صحه سنجی برسد خود تولید گر سناریو های حسی و عاطفی بی شماری می تونه باشد...

درود استاد احسنت

سلام وعرض ادب
همچنان در اوج معنا ................دست مریزاد بزرگوار./

سلام
بسیار زیبا
درود بر شما

درود جناب پارکی عزیز
بسیار زیبا و پر معنی..
نوشیدم از شعر ناب تان

شاعر فرزانه
جناب رفیعی
نوشتان باد
شاعر بزرگوار
سلام

با سلام استاد عزیز بسیار عالی

سلام استاد گرانقدرم
تعریف و تمجید برای نوقلمانی چون من است
ایستاده تصور بفرمایید بنده را استاد عزیز
عالی می سرایید و قابل تامل

شاعر فرزانه
سرکار خانم لیلا باباخانی عزیزمان
من با وسواس و دقت شعر های شما و دوستانی چند که بیشتر در این سایت فعال هستند خوانده با بضاعت اندکم تا جایی که مقدورات اجازه داده مورد برسی و کند کاو قرار داده ام.
عیچیکدام از این عزیزان از جمله شما که از بهترین ها می باشید نیاز به تعریف و لایک نداشته و نداریم حقیقتا با توجه بع نام سایت ( شعر ناب) آمدم به امید اینکه مورد نقد قرار بگیرم حتی بی رحمانه اما متقن و بر پایه اصول و منطق متاسفانه تا به حال به موردی بر نخورده ام تنها از این رهگذر شعر هایم می رود تا یکی پس از دیگری مورد تایید مدیریت قرار نگیرد . احتمالا در این مکان قوانین وزارت ارشاد و... حکم می مند چه شعری باشد و چه شعری در محاق قرار گیرد اگر چوهر شعر از متن دوشیده شود می ماند کمان ابرو و تیر مژگان و شعرهای عاشقانه در وصف یار جفا کار... که سابقه ی هزار ساله در این باب داریم . همین جا از جناب فکری لازم می دانم سپاسگزاری کنم که با آگاهی از وضعیت مانع به روز شدن شعرهایم شد ... در صورتی که همه می دانیم شعر و یا هر متنی اگر قوی باشد و به قول دوستمان جناب احسانی هلو تو گلو نباشد معانی و مفاهیم متن بی غایت خواهد شد ....چه بگویم !! تصمیم دارم با کم کردن فعالیتم کم کم از حضور عزیزان مرخص شوم...دوره ی مدیحه سرایی به سر رسیده شعر نیاز به استقلال دارد تا ذات وجودی خویش را عیان سازد....ببخشید پر حرغی کردم....سلام

با سکوتی سیاه
و پیراهنی سپید
آمده بود
تا نا تمام
نماند
حدیث ماندن اش
دراین وادی وهم

با سلام و عرض ادب خدمت استاد مهربان و فرهیخته
درود بر اینهمه افکار بکر و ناب
در مکتب شعر شما همواره شاگردی میکنم
ارادتمندم

سلام دوباره استاد بزرگوار
خیلی ناراحت شدم می خواهید از جمع ما بروید ما به بزرگانی چون شما نیاز داریم و نبود شمابرای ما ضربه بزرگی است
از اشعارتان بسیار استفاده می بریم و همیشه از شما می آموزیم
امیدوارم همیشه باشید و بسرایید

درودها جناب پارکی عزیز
انشاالله هستید و هستیم

درود استاد عزيز بسيار عااالى 👌🏻🌼🌺🌼👌🏻 قلمتان مانا

درود



استاد شعر و شفقت جناب پارکی عزیز
انشاالله ازفیض حضورتان محروم نخواهم شد

مهر بانوی نازنین
سرکار خانم میترا بحرینی حسنی ، میم فخرا
متاسفانه بدون اطلاع به این جانب کامنت پاسخ ام به شما را حذف کرده اند بدین وسیله از شما معذرت می خواهم ....شایسته بود به بنده اطلاع داده می شد ضمن حذف کامنت تشکری را جایگزین می کردم....سلام

درودها جناب پارکی.
لذت دوچندان شد.
بهره مند شدم از قلم زیبایتان...

درود زیبا سرودید

درود استاد گرامی
زیبا و پر معنا نگاشتید
احسنت بر شما...

شاعر بزرگوار
جناب خسام الدین مهرابی
با سپاس بسیار از الطاف ادیبانه ی شما شاعر داننده
متشکرم
سلام

درودها استاد واژه های ناب

بسیار زیبا و عمیق سروده اید.
یاس شعرتان همیشه شکوفا