سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        قصه ی تکرار

        شعری از

        رضا حیدری نیا

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۲۰:۲۹ شماره ثبت ۵۴۷۷
          بازدید : ۸۱۴   |    نظرات : ۲۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا حیدری نیا
        آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا

         

        در سحرگاهی که غم مشغول ِ استمرار بود
        ترس از کف دادن ِ دلدار ، سَردَمدار بود

         

        در هوایی که تب ِ اندیشه ها تشویش بود
        باور از ناباوری سرگرم ِ استغفار بود

         

        غم تراکم داشت و پیوستگی ، آنجا که دل
        حلقه های ِ انفصال ِ عشق را پرگار بود

         

        عزم در کار ِ هدفمندی ِسستی های ِجهد
        عجز گرد ِ فرصتی شایسته ی اقرار بود

         

        باور و ایمان و استدلال و آگاهی و صبر
        هریک اینجا لفظی از الفاظ ِ طوطی وار بود

         

        در هیاهوی ِ درون ِ واگرا از سوی نظم
        جلوه تنها معتکف در پرده ی پندار بود

         

        آفتاب ِ هر هدف گویی غروبی تازه داشت
        مصدر ِ برخاستن در بستری خمّار بود

         

        غیرت و عزمم بدون ِ میل ،گنگ و بی مسیر
        میل هم در خاطرات افتاده ای بیمار بود

         

        نه یکی باور که بر ایمان به غیر آرد یقین
        نه کسی دیگر درونم در پی ِ انکار بود

         

        اینچنین بگذشت و بگذشتم ز هر نقش و نقاب
        کز "من" استخراج میگشت و همه انگار بود

         

        باور و ترس و امید و میل را دیدم عیان
        در هیاهویی که در آن ، "من" سپه سالار بود

         

        بلبلان را در حضور گل ، تقلا خواندن است
        ریخت گر بال و پری هم ، همت منقار بود

         

        درد ِ عشقی ، چون تورا معشوق بسپارد چه باک
        بیدلان را میل ِ رستن ، حاصل ِ آزار بود

         

        از تمایلهای ِ خود دانی چه حاصل آمده؟
        سایه افزون گشت، مایل هرکجا دیوار بود

         

        هان رضا زنگار را از آینه شستن خوش است
        از حضور آگاه را ، کـی حاجت اخبار بود
        ؟

         

        قصه ی ِ تکراری ِ ایام ، از دانستگیست
        حاصل از دانستن ِ هر قصه ای تکرار بود

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6