سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 12 فروردين 1404
  • روز جمهوري اسلامي ايران
3 شوال 1446
    Tuesday 1 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      به ياد داشته باشيد كه هر گاه از دست كسي خشمگين و يا برآشفته شديد، اين، قوانين فردي شما است كه ناآرام تان كرده است، نه رفتار طرف مقابل. آنتونی رابینز

      سه شنبه ۱۲ فروردين

      قصه ی تکرار

      شعری از

      رضا حیدری نیا

      از دفتر شعرناب نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۲۰:۲۹ شماره ثبت ۵۴۷۷
        بازدید : ۸۲۷   |    نظرات : ۲۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر رضا حیدری نیا
      آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا

       

      در سحرگاهی که غم مشغول ِ استمرار بود
      ترس از کف دادن ِ دلدار ، سَردَمدار بود

       

      در هوایی که تب ِ اندیشه ها تشویش بود
      باور از ناباوری سرگرم ِ استغفار بود

       

      غم تراکم داشت و پیوستگی ، آنجا که دل
      حلقه های ِ انفصال ِ عشق را پرگار بود

       

      عزم در کار ِ هدفمندی ِسستی های ِجهد
      عجز گرد ِ فرصتی شایسته ی اقرار بود

       

      باور و ایمان و استدلال و آگاهی و صبر
      هریک اینجا لفظی از الفاظ ِ طوطی وار بود

       

      در هیاهوی ِ درون ِ واگرا از سوی نظم
      جلوه تنها معتکف در پرده ی پندار بود

       

      آفتاب ِ هر هدف گویی غروبی تازه داشت
      مصدر ِ برخاستن در بستری خمّار بود

       

      غیرت و عزمم بدون ِ میل ،گنگ و بی مسیر
      میل هم در خاطرات افتاده ای بیمار بود

       

      نه یکی باور که بر ایمان به غیر آرد یقین
      نه کسی دیگر درونم در پی ِ انکار بود

       

      اینچنین بگذشت و بگذشتم ز هر نقش و نقاب
      کز "من" استخراج میگشت و همه انگار بود

       

      باور و ترس و امید و میل را دیدم عیان
      در هیاهویی که در آن ، "من" سپه سالار بود

       

      بلبلان را در حضور گل ، تقلا خواندن است
      ریخت گر بال و پری هم ، همت منقار بود

       

      درد ِ عشقی ، چون تورا معشوق بسپارد چه باک
      بیدلان را میل ِ رستن ، حاصل ِ آزار بود

       

      از تمایلهای ِ خود دانی چه حاصل آمده؟
      سایه افزون گشت، مایل هرکجا دیوار بود

       

      هان رضا زنگار را از آینه شستن خوش است
      از حضور آگاه را ، کـی حاجت اخبار بود
      ؟

       

      قصه ی ِ تکراری ِ ایام ، از دانستگیست
      حاصل از دانستن ِ هر قصه ای تکرار بود

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1