به نام نور که نور است و بی همانند است
به جان فشانی تو، "آفتاب" ، تابنده است
تویی که بال گشودی بسان ققنوسان
تویی که روی لبانت شکوهِ لبخند است
اگر چه آتش ِ سوزان ، به جانت افتاده
ولی جواب تو مانند موج کوبنده است
تو نام نیک جهانی و روشنای سحر
ضمیرت آینه بندان ِ حال و آینده است
به نام عشق که یک حس خوب یعنی تو
به نام عشق که نام تو عین ِسوگند است
قسم به نام تویی که نزول روشنی ات
از آسمان ، شب ِ دلگیر را پراکنده است
قسم به نام تویی که شهید جان افروز
برای نام ِ فروزان ِ تو برازنده است
چو موج باش برآتش و با محبت ِ خود
ببند دفتر آنچه که ناخوشایند است
#
ببنددفترِ پاییز ِ نامروت را
بهار آمدنت لطفی از خداوند است
سید مهدی نژادهاشمی
به تماشا منشین، اهل نظر می خواهد!
دیدن ِ سر ِ درون نور ِ بصر می خواهد
دل به دریا بزن این بحر هزاران سال است
عاشقی مثل تو و مرد خطر می خواهد
محرم راز شدن تاب و تب ِ ققنوس است
آتش عشق , دل و دیده ی تر می خواهد
معجزه کار خلیل است درآتش اما
معجزه کردن ِپرواز هنر می خواهد
بی تعلل زده ای بر دل آتش, آخر
جانفشانی مگر اما و اگر می خواهد ?!
مات و مبهوت تو ماندند همه پنجره ها
دل به آتش زدن اینگونه , جگر می خواهد
انتخابت شده ایثار و فداکاری تو
گرچه این راه خطر دارد و سر می خواهد
روی آوار بجا مانده , نشسته است هنوز
قاصدک منتظرو از تو خبر می خواهد
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
بسیار زیبا و حماسی
در وصف شهدای آتشنشان