سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حسرت یک داغ

        شعری از

        اکبرعسکری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۵ ۲۳:۳۲ شماره ثبت ۵۳۰۴۹
          بازدید : ۳۵۳   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اکبرعسکری

        گفتم این آینه سنگ است چراآمده ای؟؟
        خواب چشم توقشنگ است چراآمده ای؟؟
        کوچه ها،پنجره هانام توراگم کردند 
        شیوه چشم توجنگ است چراآمده ای؟؟
        قلم ازحسرت یک داغ سخن میگوید 
        امشب این دردقشنگ است چراآمده ای؟؟
        توسرافرازی ومن خیره به چشمت ماندم
        که چه زخمی وزرنگ است چرا آمده ای؟؟
        شب دلگیرمراهیچ کسی یارنبود
        شعراین قافیه تنگ است چراآمده ای؟؟
                      اکبرعسکری
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۱۰:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        بسیارزیبا قلم می زنید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۳:۰۰
        زنده باشی دخترک خوب شعرناب خندانک
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۳:۰۲
        درودبانوی واژ های مهربان شعرناب...سپاس ازتوجهت خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۰۱
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست خندانک
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۵۱
        سلام جناب استکی عزیزلطف داریدشما خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۰۵:۳۳
        سلام
        اهنگ دار و زیبا بود
        .......
        توسرافرازی ومن خیره به چشمت ماندم
        که چه زخمی وزرنگ است چرا آمده ای؟؟
        .......
        من با اوردن زخم و زرنگ در بیت بالا نتوانستم در معنا کنار بیایم
        اگر وقت داشتید کمی برایم از نظر معنایی روسنش کنید خندانک خندانک خندانک
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۴۸
        سلام دوست عزیزوگرامی اینهاراکه میگویم تنهانظرمنست وبرصحت آن پافشاری نمیکنم شایداشتباه باشدولی مراداززخمی وزرنگ دراین بیت ازدیدمن تشبیه کردن به آهوویامارخوش خط وخال است که وقتی زخمی میشوندغیرقابل مهارهستند وازنگاه دیگرمیشودبه چشم زخم زدن نیزاشاراتی داشت ، هرچندهمه اینها بی شک برای ساختن وزن و قافیه است. در نظم خواننده خیلی دنبال صنایع ادبی نیست ولی حد اقل باید سلامت ساختاری و دستوری آن رعایت شود.پایدارباشی
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی(لیا)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۰۷:۰۸
        درود بر شما استاد عسکری
        غزل دلنشینی خواندم
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۵۷
        سپاسگذارم بزرگوارازحضورت ...پایدارباشی خندانک
        ارسال پاسخ
         آرزو محمدزاده
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۰۷:۲۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۵۶
        درودهابرشمابزرگوار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۳:۰۴
        درودبانوی شعرومعرفت وادب
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۱۹
        سلام استاد بزرگوارم
        بسیاااااااار زیبا
        خندانک خندانک خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۰:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۳:۰۱
        درودبرشمابزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۲۸
        / خندانک /

        سلام و عرض ادب خدمت مهربان استادم..
        خسته نباشید..
        به به ...چقدر زیبا...
        از خوانش غزل زیبایتان مسرور گشتم.....



        گفتم این آینه سنگ است چراآمده ای؟؟
        خواب چشم توقشنگ است چراآمده ای؟؟


        همیشه بسرایید به عشق...

        / خندانک /
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۵۱
        سلام بزرگوارسپاس ازتوجه واعتمادبنفسی که بمن میدهی همیشه ماناوپیروزباشی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی نعمتی  (حقیر)
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۱۲
        شب دلگیرمراهیچ کسی یارنبود
        شعراین قافیه تنگ است چراآمده ای؟؟
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام استاد
        بسیار زیبا و دل انگیز سرودید
        آفرین
        درپناه حق دلی مسرور و شاد داشته باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۳۵
        درودبرشمافرهیخته بزرگوارجناب نعمتی عزیز ازاینکه امثال شما نوشته های مرامیخوانید بخودمی بالم زنده باشیداستاد خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5