سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        می دهی قلب مرا با عشق خود بازی چرا

        شعری از

        سید مهدی نژادهاشمی

        از دفتر زنبق های وحشی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱ شماره ثبت ۵۳۰۳۶
          بازدید : ۳۲۸   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید مهدی نژادهاشمی

        می دهی قلب مرا با آتشت کیفر چرا 
        بدتر از آنچه نمی باید شود !بدتر چرا 
        من که با آغوش تنهایی خود خوکرده ام 
        از فشار قبر می ترسانیم آخر چرا 
        یا دل از این دل بکن یا بیش از این زجرم مده 
        وعده ی امروز و فردا می دهی دیگر چرا 
        سینه چاکم کرده ای یوسف کش نا اهل ِمن !
        می زنی از پشت سر برگرده ام خنجر چرا 
        دشمنی و دوستی جای خودش اینروزها 
        می کشی تا سرزمین باورم لشکر چرا 
        دوستت دارم ولی باور نکردی همچنان 
        معجزه می خوای از من مثل پیغمبر چرا 
        اهل ایمان بودی اما بانگاه مست خود
         شب نشینی می کنی با مردم کافر چرا 
        قبله ات مایل به تاریکی ست اما نیمه شب
        پهن کردی جانمازت را کنار در چرا
        #سید_مهدی_نژاد_هاشمی 
        حال مرا گرفته و "مارا گرفته است"
        غم بی تو در زمین و زمان پا گرفته است 
        غم بی تو در غزل شدن آتش دل ِ-
        پروانه های شب زده معنا گرفته است 
        از خود بپرس عشق و مکافات از کجا 
        نشأت گرفته است و کجا , جا گرفته است 
        دست دعای نیمه شبت سمت ماهتاب 
        حجب و حیای عاشقی ام را گرفته است 
        طهران عجیب با نفس بی تو روزها 
        دستی به دامن شب یلدا گرفته است 
        الاکلنگ بازی خوبی نبود اگر 
        حرف و حدیث عشق تو بالا گرفته است 
        جبران پذیر نیست اگر عمر می رود 
        جان مرا خیال تو اما گرفته است 
        #سید_مهدی_نژاد_هاشمی 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۰۶:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلاممم خندانک خندانک خندانک
        وبراستی که زیبا ودلنشین قلم می زنید
        هزاران افرین خندانک خندانک خندانک
        اشعارتون رودرکانال سایت ناب هم قراردادم
        ماناباشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۱۴:۵۸
        درود گرامی
        زیبا و دلنشین
        جسارتا مصرع دوازدهم حتما "می خواهی" است خندانک خندانک
        میرعبدالله بدر
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۰۳:۴۱
        درود ها بر شما
        زیبا و دلنشین بود
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۲۵
        درود آفرین خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۰۰
        درودها خندانک خندانک خندانک خندانک
        رویا باقرزاده
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۱۵:۰۴
        سلام و درود ها
        بسیار عالی .
        احسنت.
        چشمه ی طبعتان همواره جاری
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ۱۸:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و درود برادر مهربان و عزیزم
        امیدوارم کماکان شاعر بمانید و در سایت ناب ، ناب ناب بدرخشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آفرییییییییییییییییین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ۱۹:۴۵
        درودزیبابود
        درخصوص این بیت نکته ای به نظرم رسیدکه خدمت شماعارض میشوم
        ((سینه چاکم کرده ای یوسف کش نا اهل ِمن !
        می زنی از پشت سر برگرده ام خنجر چرا ))
        دربیت اول یوسف کش راآورده ای ودربیت دوم برگرده ام خنجررا...یوسف به چاه افتادوتشبیه کاملی نیست که ازخنجرو...سخن گفته شود
        پیروزباشی
        محسن سرمچ
        سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5