سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دوباره انقلاب نگاهت

        شعری از

        علی صمدی

        از دفتر بهترینم باش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۵ ۰۹:۵۵ شماره ثبت ۵۲۶۹۱
          بازدید : ۴۴۳   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی صمدی


        دوباره انقلاب نگاهت، دوباره مجمع مژگان
        دوباره انتقام دو چشمت، دوباره چشمک و عصیان 

        من آمدم غزل بنویسم، برای سبزه ی عشقت
        شکوفه زد به دفتر مشقم، نهال سبز پریشان 

        درون چشم سبز تو اشکی، به موج حادثه سر زد
        غزل غزل به گونه سپردی، عروج گوهر غلطان

        تنیده شد سرشک تو امشب ، به پای هر شب کافه
        ردیف عاشقانه به هم زد، که طی کند ره زندان

        بساط اختلاف و تبانی، میان دستم و دستت
        و اشتیاق گنگ رفاقت، کنار پیچ خیابان

        دوان دوان فرار و رهایی، کشیده بر سر و صورت
        چنان که مانده جای لبانت، شبانه بر تن لیوان 

        نگاه هرزه در شب بارش، به گیسوان سیاهی
        و لمس شانه های کسی در، غروب باور انسان

        کسی که مانده پشت نجابت، کسی شبیه تو یا من
        که میدمد به سیم سه تارش، نوای غربت باران

        زنی تکیده قامت خود را، به بال تیره ی شبها
        کشیده در نمایش پوچی، به یمن سفره ی بی نان

        هوای پشت عاطفه ابری، هوای فاجعه برفی
        چرا نشسته قیصر غیرت، به خاک خاطر فرمان

        سکوت بهت جامعه بر لب، تهاجمی به اصالت
        شکوه شاه دوره ی دیرین، نژاد مردم ایران

        قلم شکسته شد دم آخر، نوشته پشت نوشته
        ورق ورق مچاله نوشتم، برای دختر حیران

        تو یا کسی شبیه تو اینجا، کنار بیت نهایی
        سرک کشیده تا که ببیند، که مانده ام سر پیمان

        میان قهوه خانه صدایی، نشسته بر دل تنگم
        صدای مبهمی که ندارد، نشانه از غم دوران

        بنان و ای الهه ی نازش، نمیشود که نبازم
        به طعم تلخ قهوه ی زلفت، تبار شاعر عریان

        رسیده ام به آخر شعرم، تو یا همان که شبیهت
        به قاشقی نوای نوایی، که میزند لب فنجان

        طنین نرم و ناز نوایش، نوازشی به دو دستم
        نگاه من، نگاه تو حالا، دوباره چشمک وعصیان .
        علی صمدی آ.آ 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ ۱۸:۱۴
        سلام و دست مریزاد دارید استاد گرانقدرم مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        سلام و ارادتمندم جناب احمدی گرامی
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        غزل زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        درکانال سایت شعرناب هم قرارش دادم خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۵۰
        درود و احترام بانو عجم گرامی

        زیبا خواندید سپاسگزارم

        ممنونم.
        لطفن آدرس کامال رو برای من بفرستید
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۲۲
        خندانک خندانک خندانک درودارجمند
        میرعبدالله بدر
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۰۳:۳۸
        درود هـــــــــــــــــــــــــا بزرگوار
        سروده زیبا و خواندنی بود
        قلمت روان باد
        علی صمدی
        علی صمدی
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۵۰
        درود و عرض ادب جناب بدر گرامی
        سپاسگزارم حضورتان را
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۰۴:۰۳
        بساط اختلاف و تبانی، میان دستم و دستت
        و اشتیاق گنگ رفاقت، کنار پیچ خیابان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۵۱
        درود و ارادت جناب رمزی گرامی

        سپاس از حضورتون
        ارسال پاسخ
        ژيلا شجاعي (يلدا)
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۰۴:۵۳
        درود بر شما استاد شعر و شاعری خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۵۲
        درود و احترام بانو شجاعی گرامی

        سپاسگزارم حضورتان را
        ارسال پاسخ
        علی کشاورز ( فریاد )
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۰۷:۵۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۵۲
        درود و احترام جناب کشاورز

        شادمان باشید
        ارسال پاسخ
        فرهاد مهرابی
        دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام و درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        غزل زیبایی سرودید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵ ۲۱:۱۲
        درود و احترام جناب مهرابی ریبا خواندیر
        ارسال پاسخ
        محمد جهانگیری
        سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۳۶
        درود زیبا بود خندانک خندانک
        علی صمدی
        علی صمدی
        پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵ ۲۱:۱۳
        جناب جهانگیری درود درود بر شما
        ریبا خواندید
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵ ۲۱:۲۷

        شاعر فرهمند
        جناب علی صمدی
        شعری حس بر انگیز با شروعی خوب پایان بندی قابل قبول ساختاری منسجم با هارمونی خوش آوا...و سزاوار تحسین
        با سپاس
        سلام
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7