سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
تو دیگه برنمیگردی.....
سلام
زیبا وبااحساس بود
بنویس مرا تا خاطرت هست!
تا که باشم،
تا بمانم،
لااقل خاطره باشم!
خوب شروع کرده بودین وتاینجا خوب بود
اما به نظرمن هرچه اومدید جلو ب
به خاطره نزدیک شده بود
وحالتی روایی وداستان گونه به خودگرفته بود
شعرسپید بایدکمی دارای ایجازوایماژبیشتری باشه
تامخاطب خودش به کشف وشهود بپردازه ولذت کشف باعث میشه که ازشعر بیشتر خوشش بیاد
تصویرسازیها هم بایدبیشترشه
این شعرمی تونه باکمی ویرایش ازاین بهترشه پایانش هم زیبا بود
مثلن اینگونه
بنویس مرا تا خاطرت هست!
تا که باشم،
تا بمانم،
لااقل خاطره باشم!
بنویس ازمن تا یادم بیاری
ای دکتر دوست داشتنی خاله بازیهای کودکی ام
بنویس از آن قایم باشکها،
که مرا به تنها گرگ شدن راضی میکردی!
تو قایم می شدی
ومن به دروغ گمت میکردم
که به سک سک برسی
آن روزها رفتند
آن روزها که قهر میکردی،
وبایک شاخه گل دوباره لبخند می زدی
مینویسم هنوزهم ازتو
مینویسم اگر حتی ننِویسی از من!!
ای کاش برمی گشتی
چشم هایم رامیبندم و ورد میخونم
، اَچی مَچی یا تَرَچی.....
تو دیگه برنمیگردی.....
استفاده اززبان عامیانه درشعردرست نیست وزبان بایدرسمی باشد
مثل اون روزای بچگیمون، یه ساعت قهر میکردی، با یه شاخه گل همش از دل تو درمیومد
آرزو دارم که برگردی
مث اون روزا که تودلامون نبود هیچی
چشمامو میبندم و ورد میخونم، اَچی مَچی یا تَرَچی.....
تو دیگه برنمیگردی.....
این چند جمله پایانی کاملن زبانش عامیانه شده بود
موفق باشید برادرخوبم و
البته ببخشید جسارتم رو قصدم فقط همفکری بودواینا نظره
شما استعدادخوبی دارید وبرای اینکه دامنه ی لغاتون بیشترشه وبیشترپیشرذفت کنید شعرزیاد بخوانید مطمانن بهتروبهترخواهدشد قلمتون