سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        رویاهای ابی

        شعری از

        بهارک (دختر پاییز)

        از دفتر رویا های ابی نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۵ ۱۳:۱۷ شماره ثبت ۵۱۳۹۲
          بازدید : ۷۰۲   |    نظرات : ۹۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مرا با خود ببر 
        تا رویاهای ابی
        تا مرز جنون
        ودیوانگی یک شب سرد
        شب ...ارغوانی
        سکوت شعرهایم
        ستاره میخواهد دلم
        زیر پاهایم,
        گریه سر می دهند 
        برگهای نارونها
        پلکهایم  را می تکانم,
        بغض می کنم
        و میسپارم ب شب 
        دستهای تنهایی ام را
        و خواهی امد
        بگو چه کنم ثانیه های انتظار را ؟
        تو را ب زندگی میخوانم
        اگر بیایی...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        مجنون ملایری

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        علی رفیعی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        آرزو محمدزاده ( دختری از جنس بهار)

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        وحید فرزانه

        ،

        حامدلونی

        ،

        رضا عزیزی (رهگذر)

        ،

        محمد خسروی فرد

        ،

        محمدهادي (حسيبا)

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        ،

        اسفندیار گلزار

        ،

        مصطفی رضاوند

        ،

        لیلا باباخانی(سما الغزل)

        ،

        فرشید افکاری

        ،

        علی صادقی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        مهدي ازوج (هومن )

        ،

        بهارک

        ،

        مهدی صادقی مود

        ،

        رسول چهارمحالی(ساقی)

        ،

        تکتم آقابالازاده

        ،

        اسماعیل سعیدی منش

        ،

        امید نوری

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        محمد مهدی پناهنده

        ،

        ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )

        ،

        یاسر رشیدپور

        ،

        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)

        ،

        محمد ساکی

        ،

        محمد حسن ایوبی

        ،

        احسان معمارباشی

        ،

        حمیدرضا کشیتی

        ،

        احمد بیرانوند

        ،

        محمد فروزان (م ف)

        ،

        مهدی (بوف کور)

        ،

        ابوطالب زارع

        ،

        محمد شیرین زاده(شاعر بارانی)

        ،

        نیلوفر دائمی (نیل)

        ،

        وحید زینلی

        ،

        یاسر اسمعیلی(بیشتر)

        ،

        وحیدغفاری(فردین)

        ،

        ابومجتبی دامغانی

        ،

        علی کشاورز ( فریاد )

        ،

        فاطمه شیردل نمینی (نورا)

        ،

        پرستو پورقربان (آنه)

        ،

        نوید حیدریان(فریاد)

        ،

        علی پیرهادی (آژنگ)

        ،

        محمد علی نعمتی (حقیر)

        ،

        علیرضا مسیحا

        ،

        فاطمه گودرزی

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۱۹
        گریه سر می دهند
        برگهای نارونها.................بوی بهار میدادشعرت خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۵۰
        درود بانو
        غمگین و زیباست خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۴۶
        بسیار زیبا و پراحساس!
        سرشار از تشخیص های ناب!
        خندانک خندانک
        خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶
        مرا با خود ببر :
        تا رویاهای آبی..
        خندانک خندانک
        خندانک
        زیبا!
        دل انگیز!
        رویایی!
        شعر؛ یعنی همین:
        احساس؛
        عاطفه؛
        خیال؛
        رویا...
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۱۳:۴۵
        زیبا بانوی احساس ....
        این شعرم برا پدرم گفته بودم....
        مهرت را سپاس ..
        دوستت دارم..
        زیبای احساس....

        ....... خندانک خندانک خندانک ......
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۱۳:۵۵
        خدا رحمت کند پدرتان را!
        پنجشنبه است:
        نثار روحش فاتحه ای با صلوات می فرستم. خندانک
        روحش شاد@
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۱۴:۱۰
        سپاسگزارم....
        استاد....
        بانوی نازنینم...
        خدا وند ابی..رفتگان همه رو بیامرزد....
        مهربانیت را سپاس...
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۳:۵۶
        درود بر بانو بهارک گرانقدرم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        عالی سرودید مرحبااااااا

        بسیار زیبا و با احساس ناب می سرایید

        زنده باشید به مهر
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی رفیعی وردنجانی
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۰۱
        و دیوانگی یک شب سرد
        درود بر شما و احساس نابتان بانو
        دلتان شاد باشد همیشه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۲۱
        سلام و ممنون خندانک خندانک
         آرزو محمدزاده
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵
        چقدر زیبا بود بهارک عزیز خندانک خندانک خندانک
        وحید فرزانه
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رضا عزیزی (رهگذر)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۳۳
        با سلام
        شعر زیبایی بود لذت بردم .
        سر به زانو که بگذاری
        یعنی : این قصه کمی غم دارد... خندانک
        محمد خسروی فرد
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        محمدهادي (حسيبا)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۵۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۳۰
        سرکارخانم بهارک، بانوی گرامی، سلام علیکم.
        ..................................................................
        (سپید) زیبایی خواندم ازشما بزرگوار......موفق باشیدانشاءا......
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مصطفی رضاوند
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۳:۳۲
        آفرین احسنت چقدر زیبا سرودید کارتون زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرشید افکاری
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۴:۱۲
        شب ...ارغوانی
        سکوت شعرهایم
        ستاره میخواهد دلم
        درود به شما
        عالی سروده اید شعر بسیار زیبایی بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۰۳
        سلام ومرحبا ...................
        خیلی زیبا وبا احساس...
        .....دل مریزاد ./
        مهدی صادقی مود
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۲۷
        سلام قشنگ بود
        خندانک خندانک
        درودتان
        خندانک
        رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۸:۲۸
        سلام شعرتان زیبا و قشنگ بود
        تکتم آقابالازاده
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۲۱:۳۳
        درود نازنینم خندانک خندانک خندانک
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        همیشه بنویسی خندانک خندانک خندانک
        اسماعیل سعیدی منش
        دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۲۲:۱۰
        سلام بانو. از شعر روان و پر احساستان لذت بردم.
        فرموده اید برای پدر می نویسید که رفته است. مانند پدرمن.
        دلنوشته ای را تقدیم می کنم به همه پدرهای پرکشیده و پدر شما روحش شاد و همه پدرها.
        خسته که می شدم از تنهایی از نامهربانی از زخم زانوانم بعد از هر زمین خوردن و از خارهایی که می دریدند احساس ساده بارانیم را در انبوه تاریک زندگی دستهایت بلندم می کرد و شانه هایت نگاهم می داشت تا سراپا ببینم خورشید را که تمام می کند همه سیاهی را و روز را که می نوازد آسمان غبار گرفته جانم را.
        می دانستم که سرشاری از زخم از تنهایی از نامهربانی و از سایه های سیاه اندوه ولی همیشه لبخند بود که می تابانیدی به جانم و جاری زلال مهربانیت بود که سیرابم می کرد و جانی تازه ام می داد برای ادامه.
        کاش بودی تا ساعتی را سر بر دوش مهربانیت گریه می کردم این همه خستگی را که خم کرده زانوانم را و نشانت می دادم این همه زخم را تا دستی بر آنها بکشی و باز برخیزم. کم دارم دستهایت را با تمام پینه هایش و شانه هایت را که اگر چه استخوانی تکیه گاهی بود بادهای زرد موسمی را تا باز هم بایستم و باز هم ادامه دهم.
        خسته ام پدر خسته ام از دستهایی که هیچکدام بوی علف نمی دهند هیچکدام سمت سپیده را نشانم نمی دهند هیچکدام آغوش نمی گشایند تا گم شوم از دست این همه گرگ. دلم گرفته و این گره کور را هیچ دستی باز نمی کند مگر نگاه مهربان تو.
        اینجا نزدیکتر از همیشه امروز کنارت نشسته ام. خیره به عکسی بر سنگ که شاید شبیه تو باشد. شبیه چشمهایت که خسته بود. شبیه صورت چروکیده ات که مهربان بود و بهاری، شبیه شانه های تکیده ات که استوار بود و امید بخش. اینجا سر بر شانه های سنگی گورت گذاشته ام و ناله می کنم شاید ببینی نهال قد کشیده زندگیت را که خم شده از تند باد. راستی یادت نبود تکیه گاهی بگذاری برایم تا نشکنم . چقدر دوست داشتی درختها را و چقدر نوازش می کردی هر روز ساقه های نازکشان را و یادشان می دادی تا بنوشند رطوبت سرد زمین را و گرم شوند با تابش مهربان دستهایت. قد بکشند و بگسترانند سایه شان را بر سر رهگذری که شاید هیچوقت نشناسیش. هر روز می چیدی علفهای هرز اطرافشان را و دور می کردی صدای بی دلیل ماشینها را از لطافت خوابهایشان.
        حالا ولی نه سینه خشک زمین سیرابم می کند و نه تیره این شبهای زمستانی گرمم. حالا من مانده ام و بارش گاه و بیگاه تگرگ، من مانده ام و زخم شلاق بادهای استخوان سوز که خم می کند پیکرم را بی دستی که نثارم کند مهربانیش را.

        محمد مهدی پناهنده (پندار)
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۸:۲۵
        سلام بانوی ارجمند. زیبا سرودید. برقرار باشید إن شاءالله خندانک
        ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۸:۲۵
        بسیار عالییییی
        با قطعات کوتاه عمق احساس و جان کلام را رسانده اید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاسررشیدپور
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۲۳:۲۰
        سلام بانو
        بسیار عالی بود
        احسنت به شما
        درودها
        🌺🌺🌺🌺🌺
        بهارک (دختر پاییز)
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۵۴
        با سلام خدمت استاد بزرگوارم خندانک
        ممنون همیشه سر می زنید خندانک
        مرسی از نگاه مهربونت خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۰۵
        احسنت بر شما بسیار با احساس بود
        محمد حسن ایوبی
        پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۰۲
        سلام
        کمی غمگین اما بسیار زیبا
        قلمتان مانا
        مهدی (بوف کور)
        دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۹:۲۵
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        -------------

        در این پاییز زردی سبزه ها رست مر بهار است
        بر درختانی شکوفه،جوی هارا ابدار است
        این چه فصلی گشته عاید باید انگار
        ردپایی از تو اید پای این یاری به کار است
        بوف کور

        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۹:۴۵

        خندانک قدردان نگاه زیبایتان هستم خندانک
        خندانک ممنون ب خاطر یادگاری خندانک
        خندانک خندانک قشنگتون خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        نیلوفر دائمی (نیل)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۳۸
        درود بر تو نازنين خندانک خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۴۳
        ممنون از نگاه مهربونت خندانک
        نیلوفر عزیز و خندانک
        دوست داشتنی ام خندانک
        وحید زینلی
        جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ ۰۲:۵۵
        خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ ۰۸:۲۵
        مرسی خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۰:۰۶
        بگو چه کنم ثانیه های انتظار را ؟
        تو را ب زندگی میخوانم
        اگر بیایی... خندانک خندانک خندانک


        من و چشمی که طاقت کرد با چشم انتظاری ها

        و تقویمی که خط می خورد بعد از بی قراری ها...!
        بهارک (دختر پاییز)
        جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۰:۱۱
        ......خوشحالم پسندید.......
        ....ب مهر خوندید..........
        ...و ب لطف نظر دادید....
        ... خندانک خندانک خندانک .....
        نوید حیدریان(فریاد)
        دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۵
        قلمتان مستدام خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۸
        خندانک خندانک خندانک

        ب صفحه ی من خوش امدید

        مرسی از نگاه مهربونت

        خندانک خندانک خندانک
        محمد علی نعمتی  (حقیر)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۲۷
        سکوت شعرهایم
        ستاره میخواهد دلم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام آبجی خندانک
        دستمریزاد خندانک
        آفرین خندانک
        زیبا سرودید خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۲۰

        ................ خندانک .............
        درود
        برادر عزیزم

        سپاسگزار مهرورزی تان هستم

        .............. خندانک ...............
        علیرضا مسیحا
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۳۴
        و خواهی آمد ....


        عالی
        بهارک (دختر پاییز)
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۳۶

        به صفحه ی من خوش امدید
        مهربان شاعر
        قدردان نگاه زیبایتان هستم
        ..................................... خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5