سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      قفس باز

      شعری از

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      از دفتر آواز درد نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۹ شماره ثبت ۴۹۵۲۵
        بازدید : ۲۴۱۴   |    نظرات : ۳۱۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب جمیله عجم(بانوی واژه ها)

       
      خسته ازدنیا یم ازغوغای غم
       مردمی تنهاوابروهای خم!
      مردمی کز مهربانی خالی اند
      می زنند اما ازاین احساس دم!
      خنده برلب با نقابی دلربا
      صفحه می  چیننداما پشت هم!
      خسته ام ازاین همه جنگ ونزاع
      ازجهانی بادوچشم سرخ ونم
      ازسیاست باز بی فکر دغل
      رقص شمشیروهیاهوی ستم
      اختناق وافتضاح واختلاس
      فکروذکر آدمی زیرشکم
      مثل زالو تشنه ی خون همیم
      اجتماعی غرق آشوب ودژم
      عده ای سیرندوجفتک می زنند
      عده ای درنوکری ثابت قدم
      مال مردم خوردن ونامردمی
      این همه همچشمی وکاخ وخدم
      قرن حواهای دربندهوس
      نمره های آدمیت زیرکم
      خسته حتی ازخودم ازشاعری
      شاعری کزدیگران غافل شدم
      درحصاردفتری درجا جازدن
      ازدلی افسرده ازسوزقلم
      مردن اینجا بهتراست اززندگی
      سرکشیدن هرنفس ازجام سم!
      خندانکخندانکخندانکخندانک
       
      بالا بپریم یاپایین
      فرقی نمی کند
      وقتی زمین
      قفسی بیش نیست!
      لااقل کمی آدم باشیم
      شاید قفسمان قشنگترشود!
      بداهه (افراغ اندیشه)
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۸۰ شاعر این شعر را خوانده اند

      امیر اصفهانی(دلقک)

      ،

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      علی میرزایی( هیچکاک)

      ،

      يدالله عوضپور آصف

      ،

      لمیا سبتی پور

      ،

      خداداد آدينه (آدينه)

      ،

      رویا ی مهربان

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      خدابخش صفادل

      ،

      میمسین

      ،

      نجمه طوسی (تینا)

      ،

      حسین شفیعی بيدگلی

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      احساس حسینی

      ،

      لیلا باباخانی

      ،

      نیره ناصری

      ،

      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

      ،

      صابرخوشبین صفت

      ،

      هوشنگ زاهدی

      ،

      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

      ،

      ابوطالب زارع

      ،

      عباس وطن دوست

      ،

      مهدی صادقی مود

      ،

      حمیدرضا بزرگی (دریا )

      ،

      مهدی

      ،

      کاوه دره شوری

      ،

      مدیر ویراستاری

      ،

      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)

      ،

      علی اصغر اقتداری (حرمان)

      ،

      آرزو محمدزاده

      ،

      وحید سلیمی بنی

      ،

      مجنون ملایری

      ،

      ابوالفضل رمضانی (ا تنها)

      ،

      سحر

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      ابومجتبی دامغانی

      ،

      طاهره حسین زاده

      ،

      مهناز نصیرپور

      ،

      زهرا ضیایی(روح الغزل)

      ،

      شهره کبودوندپور

      ،

      عباس ترکاشوند(عارف)

      ،

      آگاه ( بختیاری )

      ،

      زهرا منصوری

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      سامان سولقانی

      ،

      ایـّـوب ایـّـوبی

      ،

      سلطان محمد الهی وردک

      ،

      علی صادقی(صادق)

      ،

      یاسر رشیدپور

      ،

      علی ناصری(عین)

      ،

      علیرضا کاشی پور محمدی

      ،

      جواد مهدی پور

      ،

      محمد حسن ( انتظار )

      ،

      محمد علی نعمتی (حقیر)

      ،

      منوچهر مجاهدنیا

      ،

      اسفندیار گلزار

      ،

      نغمه احدی

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      حسین راستگو

      ،

      سارا الهیاری

      ،

      محمد یزدانی جندقی

      ،

      زهرا پورمیرزا

      ،

      تکتم آقابالازاده

      ،

      شاهدخت

      ،

      شریف شریفیان

      ،

      بهروز عسکرزاده

      ،

      باقر رمزی ( باصر )

      ،

      محمد صوفی

      ،

      مسعود احمدی

      ،

      طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

      ،

      محسن حیدری

      ،

      حسام الدین مهرابی

      ،

      کیمیا حیدری

      ،

      کاظم وظیفه شناس

      ،

      فاطمه دلاور

      ،

      علی ایمانی ( شکیبا )

      ،

      محمد محمدی

      ،

      علی جوانمرد(تنها)

      ،

      حلیم نژند

      ،

      مینو غفوری

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      جمعه ۵ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۱۰
      سلام بانوی واژه ها خوبی استادم ممنونم برای اشتراک گذاری اندیشه و احساسی که باعث شده این همه زیبایی و علم از شعر زیباتان گرفته تا نقد اساتید و کامنت های سراسر مهر و محبت اعضا بشه خدایا شکرت و از شما ممنونمیم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۲
      درودبراستادبزرگوارم اقتداری خندانک خندانک خندانک
      خیلی خوش امدید خندانک
      وممنونم ازوقتی که برای شعرعقیمم گذاشتید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بااحترام به دیدگاههای شما استادبزرگوام
      بابخشی از سخنانتون موافقم وبابرخی مخالف
      اینکه گفته بود به نظم نزدیک شده بود بله شاید بار معنایی اش بیشتربود از شاعرانگی اش اما نظم هم نبود !
      گفته اید در لابه لای صفحات مجازی دنیای امروز این درد ها بسیار گفته شده وکسی نشنیده است!
      استادبزرگوارم شاعر همیشه ازدرد گفته وخواهد گفت هرکدام بازبان خودش ورسالت شاعرونویسنده همین است یا خواهندخواند یانه یا خواهند شنید یانه !واین بدنیست که ازدردبگوییم گرچه ترویج درد به قول شاعر معنی درمان نمی دهد !
      اما این حقیقت دنیای امروزماست چه بخواهیم وچه نخواهیم ومستقیم وغیرمستقیم برافکارواندیشه هایمان تاثیر می گذارد!
      این شعرشاید تصویرسازیاهایش دربعضی ابیاتش ضعیف بود اما نظم هم نبود یه گلایه ودردل شاعرانه بود گلایه ای بود از جهان امروزمان وحتی ازخود شاعر
      پند وموعظه هم نبود چون شاعرامری درش نکرده بود وحتی ازخودش هم گله مند بود احساس وعاطفه وتخیل هم درش بود ولی به خاطر اینکه مضمونش اجتماعی بود وکمی انتقادی معنا برشاعرانگی می چربید واتفاقن این معناگرایی دراین شعر عمدی بوده ومن بد نمی دانمش
      چون کلن به اندیشه پشت اشعارهمیشه بیشتربهاداده ام وخواهم داد به دلیل نیازجامعه ی امروزمان!ومخاطبم اگر دوست داشته باشد خواهد خواند اشعارم رو واگرنخواهد اجباری نیست .................
      وگرنه کاملن جوششی بود !گرچه شاید کوشش بیشتری لازم داشته
      درمورد بیت اول هم موافق نیستم بانظرشما
      من گفته ام
      خسته ازدنیایم نه ازخوددنیا ازاین غمی که درش غوغا می کنه ازاین تلخیها وبه نظرم مشکلی نداره
      مصراع دومش هم که گفته اید ضعیفه وابروخمه
      خب اینکه مشخصه همه ی ابروها خم داره من منکرش نیستم وبازهم به نظرمن درسته چون ابروی خم نمی گند می گند ابرو کمون
      به چند دلیل مخالفم با حرف شما اول اینکه وقتی که درابتدای مصراع گفته ام مردمی تنها دیگه خودمخاطب منظور ازابروهای خم رو خوب درک می کنه وعاقلان رااشاره ای بس به قولی
      دوم اینکه خم به معنای گره هم هست ابروهای گره خورده منظورم بوده ابروتا اخم نکنیم بهم گره نمی خورند
      وبرای اثبات نظرم هم
      این قسمت ازلغتنامه ی معین رابرای شما کپی کردم
      خم
      فرهنگ فارسی معین

      (خَ) 1 - (ص .) کج . 2 - پیچ و تاب . 3 - (اِ.) طاق ایوان . 4 - خانة زمستانی . 5 - گره ابرو، اخم .
      پس جای ابهامی نیست!
      دراین بیت هم که گفتید ضعیفه ومشکل داره
      خنده برلب با نقابی دلربا


      صفحه می چیننداما پشت هم!
      بازم من مخالفم صفحه می چینند همان صفحه گذاشتنه مگه وقتی باهم سخن می گیم نمی گیم صفحه می چینند پشت سرم
      خوب این کجاش اشکال داره وحتی اگر منظورم تکرار وتوالی هم باشه بازم درسته منظورم این بوده که نقاب خنده راروی صورتها می گذارند اما باهم دشمنند وازهم مدام بدگویی می کنند صفحه پشت صفحه وتکررش روهم منظورم بوده وبا وجود مصراع اول هرمخاطبی خودش می فهمه منظورهمان صفحه گذاشتنه ودورنبود معناش
      ودر اخرهم گفتید که
      با دوچشم سرخ ونم نم هم جا نیفتاده ونتوانسته جای نمدار را بگیرد
      چطور دنیایی که پرازجنگ وجدال باشه رنگ خون نمی گیره ونمدارنمیشه ؟!!چشم سرخ یعنی چشمی که رنگ خون داره واین هم تصویرش مشکلی نداشت
      واین جمله روهم که انگارخوب نخوندیداصلن
      از سیاست باز فکر بی دغل ؟ فکربی دغل که خوب است فکری که خالی از دغل است و.......
      پیشنهاد می کنم یه باردیگه این مصرع رو بادقت بیشتری مطالعه کنید چون اشتباه خوندید انگار
      من کی گفتم سیاست باز فکر بی دغل
      من گفتم :
      ازسیاست باز بی فکر دغل
      سیاست بازی که فکر مردم رو نمی کنه وحیله گره
      اگه یه باردیگه بخونید بهترمتوجه خواهیدشد استاد
      اینا البته نظرمن بود..........
      به هرحال هرکسی یه نظر وسلیقه ای داره
      ومن انتظارندارم که همه زیراشعارم به به چه چه کنند
      وشماهم مختارید دربرداشت ازشعرم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بازهم ممنونم ازوقتی که گذاشتید استادخوبم
      بخشید اگر کمی پرگویی کردم قصدم خدای نکرده بی احترامی به شما نبود فقط عقایدم روگفتم ودفاع کردم ازشعرم !
      مانا باشید ان شاالله وهمیشه سایه تون برسرما شاگردتنبلا بمونه خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک




      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۳۸
      سلام استادبزرگوارم یزدانی جندقیخندانک
      ممنونم که قدم رنجه کردید
      وزحمت نقد این شعرعقیمم راکشیدید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ازتوضیحات وراهنماییهای ارزشمندتون سپاسگزارم خندانک
      استاداقتداری و تمام استادان بزرگوارم برایم بسیار محترمند وهیچ گاه ازاینکه نوشته هایم رانقد کنند ناراحتی نداشته وندارم وحتی خیلی هم تشکر می کنم وممنونشونم که دست به نقد میشند تا ماهم یادبگیریم کنارشون .......
      همیشه هر حرف ونقدی راکه فکر کنم درسته وبحق باشه با جون ودل می پذیرم وهر آن چه را هم که نه نمی پذیرم و باکمال احترام ردش می کنم وجوابگو هستم واصلن هم ازنقد هراسی ندارم واتفاقن در اثنای همین نقد ونظرات نکات مهمی رایاد می گیرم خندانک خندانک خندانک خندانک
      گرچه که گاهی اساتید هم ناخواسته کمی تند وتیز نقد می کنند وهمه ی دوستان وشاگردان تاب وتحملشان عین هم نیست وممکنه خدای نکرده نتیجه ی منفی هم به باربیاره.........
      بگذریم...........
      ((ادبیات و آثار ادبی همواره تابع رویدادهای‌ سیاسی و اجتماعی هستند و جهت‌گیریها و مسایلی که در ادبیات مطرح می‌شوند،از تغییرات‌ مهم در جامعه تأثیر می‌پذیرند مجموعهء این عوامل‌ است که زمینه را برای بررسی تأثیر رویدادهای‌ اجتماعی در ادبیات فراهم می‌آورد.
      یکی از مسایلی که در ادبیات فارسی از نظر جامعه‌شناسی قابل بررسی است ادبیات انتقادی و پرخاشگر و زمینه‌های اجتماعی آن است.ادبیات‌ پرخاشگر از شاخه‌های مهم ادب فارسی است و آن‌ «ادبیاتی است که از نظامهای سیاسی و اجتماعی‌ خاص حمایت می‌کند و یا با نظامهای بخصوصی‌ به ستیز برمی‌خیزد و از آنها زبان به انتقاد می‌گشاید».(1)در ادبیات انتقادی شاعر یا نویسنده‌ «معایب و نارساییهای اخلاقی و رفتای فرد یا اجتماع را به صورت هجو،یا به زبان هزل و طنز، بیان می‌کند».(2)در این نوع ادبیات،تفکرات‌ فلسفی و مذهبی و اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی‌ خاص،مطرح می‌شود و مهمترین مضامین موجود در آن«بزرگداشت از آزادی و استقلال وطن‌دوستی،ظلم ستیزی و مبارزه با استبداد و جهل‌ و فقر و فساد اجتماعی و حمایت از طبقات محروم‌ جامعه است»................................... .منبع اینترنت))

      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۰۳
      خداقوت خواهرم...نمی دونم چرا شعرت و که خوندم یاد این ترانه افتادم .
      تقدیمت به مهر خواهری خندانک


      پرنده هاي قفسي عادت دارن به بيکسي
      عمرشون بي هم نفس کز ميکنن کنج قفس
      نميدونن سفر چيه
      عاشق دربه در کيه
      هر کي بريزه شادونه فکر ميکنن خداشونه
      يه عمره بي حبيبن
      با آسمون غريبن
      اين همه نعمت اما هميشه بي نصيبن
      چميدونن به چي ميگن ستاره
      چميدونن دنيا کيا بهاره
      چميدونن عاشق ميشه چه آسون پرنده زير بارون
      تو آسمون نديدن خورشيد چه نوري داره
      چشمه ي کوه مشرق چه راه دوري داره
      قفس به اين بزرگي کاشکي پرنده بودم
      مهم نبود پريدن ولي برنده بودم
      فرقي نداره وقتي ندوني و نبيني
      غصت ميگيره وقتي ميدوني و ميبيني
      غصت ميگيره وقتي ميدوني و ميبيني
      چميدونن به چي ميگن ستاره
      چميدونن دنيا کيا بهاره
      چميدونن عاشق ميشه چه آسون پرنده زير بارون
      پرنده هاي قفسي عادت دارن به بيکسي
      عمرشون بي هم نفس کز ميکنن کنج قفس
      نميدونن سفر چيه
      عاشق دربه در کيه
      هر کي بريزه شادونه فکر ميکنن خداشونه
      يه عمره بي حبيبن
      با آسمون غريبن
      اين همه نعمت اما هميشه بي نصيبن
      چميدونن به چي ميگن ستاره
      چميدونن دنيا کيا بهاره
      چميدونن عاشق ميشه چه آسون پرنده زير بارون...مسعودفردمنش خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۵۲
      درود استاد بانو
      سروده بسیار جالب و زیباست
      مبین مشکلات جامعه
      دستمریزاد
      شاد باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۵۳
      سلام عزیز خواهرم خندانک

      بسیار زیبا چندمین بار است که میخوانم دلسروده تان را خندانک

      در تایید کلامتان نازنین خواهر مهربان :


      بغض امانم برید از رهِ هر خنجری
      خوش به سعاداتِ تو اصغر ِ خون حنجری
      از لبِ صبح ِ عمرت ... پنجره ی عشق باز
      فارغ ازین (دون قفس) ... جان ِ جان ِ پرواز

      تقدیم به شش ماهه ی کربلا (ع)

      خندانک خندانک خندانک
      عليرضا حكيم
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۲۱:۴۴
      درودها بر شما بانو
      زیباو واقع گرا سروده اید احسنت خندانک
      علی اصغر اقتداری (حرمان)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۰
      سلام بانوی فرهیخته خانم عجم
      دغدغه های شما ستودنی ست گرچه در لابه لای صفحات مجازی دنیای امروز این درد ها بسیار گفته شده وکسی نشنیده است!
      در این کارتان از شعر فاصله گرفته وبه نظم گرایش پیدا کرده اید با پوزش وبا توجه به توانی که در شما سراغ دارم نظمتان راهم در حد متوسط ورو به پایان می بینم
      انتظار من از شما بیشتر از این بود
      بیت مطلع ضعیف است
      خسته از دنیا یم از غوغای غم
      اگر می گفتید
      خسته از دنیایم وغوغای غم و دنیا وغم را بهتر به هم پیوند می داد
      مردمی تنها وابروهای خم مگر ابروی راست وکشیده هم داریم ؟ مسلم است که ابروها خمیده اند !
      بیت دوم خوب است
      صفحه چیدن یا صفحه گذاشتن ؟ صفحه پشت سر کسی گذاشتن نه پشت هم پشت هم تکرار وتوالی را می رساند
      با دوچشم سرخ ونم نم هم جا نیفتاده ونتوانسته جای نمدار را بگیرد
      از سیاست باز فکر بی دغل ؟ فکربی دغل که خوب است فکری که خالی از دغل است و.......
      موفقیت شمارا آرزومندم




      خسته ازدنیا یم ازغوغای غم


      مردمی تنهاوابروهای خم!


      مردمی کز مهربانی خالی اند


      می زنند اما ازاین احساس دم!


      خنده برلب با نقابی دلربا


      صفحه می چیننداما پشت هم!


      خسته ام ازاین همه جنگ ونزاع


      ازجهانی بادوچشم سرخ ونم


      ازسیاست باز بی فکر دغل


      رقص شمشیروهیاهوی ستم


      اختناق وافتضاح واختلاس


      فکروذکر آدمی زیرشکم


      مثل زالو تشنه ی خون همیم


      اجتماعی غرق آشوب ودژم


      عده ای سیرندوجفتک می زنند


      عده ای درنوکری ثابت قدم


      مال مردم خوردن ونامردمی


      این همه همچشمی وکاخ وخدم


      قرن حواهای دربندهوس


      نمره های آدمیت زیرکم


      خسته حتی ازخودم ازشاعری


      شاعری کزدیگران غافل شدم


      درحصاردفتری درجا جازدن


      ازدلی افسرده ازسوزقلم


      مردن اینجا بهتراست اززندگی


      سرکشیدن هرنفس ازجام سم!

      وحید سلیمی بنی
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۲
      درود بر بانوی واژه ها
      شعرتان ستودنی است و قابل تحسین . نشان داده اید که قابلیت های فراوانی دارید که شاید تا به حال خودتان هم از آن آگاه نبوده اید و یا شاید می خواستید آن ها را رو نکنید . به هر حال به تصویر کشیدن شرایط کنونی اکثریت جامعه ، گه گاهی خالی از لطف نیست . هر چند اگر به مذاق همه خوش نیاید . و اما مطلبی دیگر که به درستی اشاره فرموده اید :
      " پیشنهاد می کنم یه باردیگه این مصرع رو بادقت بیشتری مطالعه کنید چون اشتباه خوندید انگار
      من کی گفتم سیاست باز فکر بی دغل
      من گفتم :
      ازسیاست باز بی فکر دغل
      سیاست بازی که فکر مردم رو نمی کنه وحیله گره
      اگه یه باردیگه بخونید بهترمتوجه خواهیدشد استاد"
      مطمئن باشید که خوانندگان شعرتان هم چشم دارند و هم احساس و هم سواد برای خواندن ، عده ای دقیقتر و عده ای سطحی تر ولی به هر حال شعر شما را با ارزش تلقی کرده اند و خوانده اند .
      اما چرا مخاطب اینگونه موضع گیری می کند ؟ چرا مصرع درست و سالم شما را طور دیگری متوجه می شود و با معنی دیگری می فهمد ؟
      به نظر بنده این نیست که بخواهد به سوء نیت کلمات آن را پس و پیش کند و معنی دیگری را که اصلا مقصود شما نبوده تفسیر کند . هضم بعضی گفته ها سخت است ، سخت تر از هضم هر چیزی . مخاطبی دارید با اندیشه ای منحصر به خود ، اعتقادات منحصر به خود . ایده آلی در سر دارد و در دنیای واقعی آن چه را می بیند ، با اعتقاداتش نمی خواند ، با ایده آلش فاصله دارد . با اندیشه اش همساز نیست . پس ذهنش او را هدایت می کند به این سمت که این گونه بخوان . شاید پرده ای می اندازد به آگاهی او و تصویر را طور دیگری برایش می آراید تا عمق معنای گفتار شما را درنیابد . ا... اعلم
      پس جدل بی معناست .
      مخاطبان دیگر هم می خوانند ، هم شعر شما را و هم نظریات ، قضاوت ها و نقدهایی که دیگران بر شعر شما وارد می کنند و می فهمند . مطمئن باشید می فهمند .
      عزت زیاد
      نجمه طوسی (تینا)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۴۵
      سلام بر خواهر خوبم
      شاعرانگیت را می ستایم .
      بیشتر شاعران از خط و خال معشوقکان خیالی قلم فرسایی می کنند ولی شاعری که رسالت دارد و در پی آگاهی دادن به افراد جامعه است و از ظلم ها و بی عدالتی ها می نویسد جای تقدیر و تشکر دارد .
      همیشه باید این یاد آوری وجود داشته باشد تا انسانیت خود را به مقام حیوانیت تنزل ندهد .
      همه در قفسیم وزندان تن .اما امیدوار به پریدن .
      کاش قفس را با کارهای بد بر خودمان تنگ تر نکنیم .
      جوهر قلم را مفتخر به رقص واژگان ناب کردی

      عزیزمی خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      عباس ترکاشوند(عارف)
      دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۸:۳۴
      باسلام وعرض ادب
      شعر را خواندم وهمچنین نظرات دوستان را
      شاعر آرمانگرا است بدیهای جامعه اورا بیشتر ازهمه اقشار جامعه ناراحت وغمگین میکندو اصولا اگر انتقاد نباشد اصلاح جامعه سخت میشود به همین دلیل شعرهای انتقادی را دوست دارم واین شعر را به این دلیل که دوستان را به ذوق آورده را وراهنماییها ومطالب باارزشی در مورد آن گفته اند شعری با ارزش تلقی مینمایم
      برقرار باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ایـّـوب ایـّـوبی
      دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۶:۴۷
      سلام عالی بود خندانک 1_قافیه نَم در مصرع دوم بیت چهارم اگرچه ظاهرا معنی اشک مد نظر شاعر بوده البته نم به اجبار قافیه هم انتخاب شده بود خوشایند نیامد به ذوق حقیر!؟
      2_ مصرع ( شاعری کزدیگران غافل شدم)
      واژه ی شاعری در این مصرع قابل حذف بوده واژه ای دیگر می توان جایگزینش نمود که این تکرار زیبا نبود علی الخاص در این بیت!! به دلیل تکرار نازیبا
      ...................................................
      خنده برلب با نقابی دلربا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
      محمد یزدانی
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۰۹:۲۰
      سلام شاعر محترم استاد بانوی واژه ها
      انتقاد صریح استاد منتقد جناب اقتداری در اینجا و پاسخ شاعر نباید باعث رنجش طرفین شود جناب استاد اقتداری صدها مورد نقد نوشته اند و مورد اعتماد و اقبال عمومی دوستان شاعر قرار دارند جناب استاد یک دهه در گذران عمر همینطور حیات ادبی براین حقیر که در نیمه ی دوم زندگانی هستم سمت پیشکسوتی و استادی دارند لازم است این را دوستان جوان تر آگاهی یابند اگر تقابلی در نقد ها به چشم می آید خندانک پایم گرد شکن خندانک زبانم لال خندانک دستم قلم خندانک عمدی در نوشتار نیست جناب استاد اقتداری عزیز از محبت دلی و نه زبانی این کمترین نسبت به خویش باخبرند اما نظرم : شعر خوبی است هرچند پرداخت شاعرانه اش نسبت به اشعاری که جانمایه ی تغزل دارد ظرافت و شگرد معمول و رایج را ندارد به طور کلی اشعاری که بار انتقادی اجتماعی دارند بیان مستقیم می طلبند اما با همین مضامین کلی و شعاری مخاطب را جذب می کنند دیگر آنکه ذوق مخاطب اشعاری که چنین برچسبی دارند عادت زده است در اینجا نبود ردیف با توجه به رواج همیشگی اشعار با ردیف و قافیه ابتدای به ساکن طراوت مورد انتظار را منتقل نمی کند غافل از آنکه همین پرداخت میدان را برای ورود یک کلمه ی بیشتر در هربیت فراهم آورده است و شاعر توانسته است موضوع را به خوبی حلاجی کند سپاس
      محمد یزدانی
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۹:۱۴
      سلام استاد بانوی واژه ها به نظرم آمد جناب استاد اقتداری از دفاعیه ای که نوشته اید رنجیده اند راستش در کامنت خصوصی من از ایشان دلجویی به عمل آوردم شعرتان زبان مستقیم دارد به دلیل آنکه انتقادی است این اگر امتیاز شمرده نشود عیب هم نیست اما اگر یک کارشناس ادبیات نظری غیر از این داشته باشد نظرش همچنان محترم است ضرب المثل خم به ابرو نیاوردن یا نقطه ی مقابل آن یعنی خم به ابرو آوردن باعث این برداشت ایشان از مطلع شد پنداری که شعر ضعیفی است با توجه به این که ردیف هم نداشت پیام به سرعت منتقل نشده است این امتیاز است که فرصت ورود کلماتی به جای ردیف داشته اید اما خدشه ای که بر سیاست باز بی فکر وارد آورده اند باعث شد که انتقاد ایشان تند جلوه کند در صورتی که کلیات نقد ایشان که این پرداخت بیشتر به نظم می مانَد تا شعر درست است اما اکثر متون اجتماعی انتقادی طنز آمیز همین گونه است راستی شعر سپیدتان مکمل فوق العاده ای است با گرافیک که من در یادداشت اول فراموشم شد ازآن به نیکی یادکنم خوب شد اینجا از قلم نیفتاد و یک خواهش که در خطاب به من استادش را اگر ننویسید مهم نیست اما یزدانی را پیش از جندقی در خطاب مرقوم بفرمایید یزدانی جندقی خندانک پیروز و سربلندترین باشید در پناه حق سپاس از انجمن ادبی ناب که همگی اهل فرهنگ خندانک هنر خندانک ادب خندانک دل خندانک دین خندانک دانش خندانک و معرفت خندانک می باشند خندانک شما یکی از بهترین های ایشان هستید جناب استاد اقتداری نیز چشم وچراغ و استاد بزرگ انجمن هستند
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک سپاس
      محمد یزدانی
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۲۶
      استاد بانوی واژه ها اندیشمند ارجمند نیت واقدام شما که مشخص است از قلم شاعرانه ی شما فقط ادبیات فاخر در پاسخ به نظرات شاعران و احترام متقابل ثبت است احسنت
      این را من از کامنت مختصر ایشان پس از دفاع شما دریافتم آنجا که مختصر می نویسند :
      "ممنونم
      یادگرفتم "
      این گفتمان نشان می دهد ایشان رنجیده اند بله شما فقط دفاعیه ای محترمانه نوشته اید امیدواریم ایشان در این صفحه حاضر شوند وبنویسند رنجشی ندارند که خیال همگی راحت شود من بارها خدمت ایشان عرض کرده ام نباید از شعر ناب دوری فرمایند امیدواریم جناب استاد اقتداری مانند همیشه در تمامی صحنه ها ی نقد و نظر حضور دل انگیز داشته باشند سپاس
      امیر اصفهانی(دلقک)
      جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۱۰
      بسیار زیبا بود خواهر گرامیم

      خندانک
      یدالله عوضپور    آصف
      جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۹
      درود بر بانوی بزرگ واژه ها
      سرکارخانم عجم
      غزل انتقادی بسیار قشنگی از شما خواندم
      دغدغه هایت را می ستایم
      رسالت شاعر همین است
      رساندن و ترساندن
      آفرینها برشما بانوی خوب
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      لمیا_سبتی پور(سلطانی)
      جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۳۰
      درود بر شما گل بانو

      چه زیبا وصف کردید🌷🌷🌷🌷🌷

      قلمت ماندگار خندانک خندانک
      خداداد آدينه (آدينه)
      جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۱۱
      سلام ودرود چه زیبا و عالی مضمون را در قالب شعری زیبا ارائه نموده اید تبریک و باز هم احسنت و تبریک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خسته ازدنیا یم ازغوغای غم
      مردمی تنهاوابروهای خم!
      مردمی کز مهربانی خالی اند
      می زنند اما ازاین احساس دم! واقعا" احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۲۵
      درود ها بر شمابانوی بزرگوار.
      بهره مند شدم از شعر بسیار مفید وزیبای شما .
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      میمسین
      جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۳۵
      درود برشما
      بسیار زیبا بود خندانک خندانک
      حسین شفیعی بيدگلی
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۳۷
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خدابخش صفادل
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۲۵
      درود! کار نسبتا خوبی بود.اگرچه شعریت وشاعرانگی فدای مفهوم شده بود. ضمنا این مصراع را،این گونه بنویسی پرش وزنی هم حل می شود: شاعری کز نوع خود غافل شدم یا شاعری کز دیگران غافل شدم.پیروزباشید!
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۵
      سلام ودرود بانو
      پی نوشت بسیار زیبایی بود و پر نغز
      بالا بپریم یا
      پایین
      فرقی نمی کند
      زمین
      قفسی بیش نیست !!!! خندانک
      نیره ناصری نسب
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۱
      درود بر بانوی بزرگوارم

      درد دنیای امروز را به خوبی به تصویر کشیدی

      دردهای دنیا سهم کسانی است که خود درد کشیده اند

      مفهوم بسیار زیبایی داشت

      برایت شادی و خوشبختی آرزومندم خندانک خندانک خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۵۵
      سرکارخانم عجم، بانوی گرامی، سلام علیکم.
      .....................................................................
      گلایه ی زیبایی ست .....هرشاعری گاهی شکوائیه ای دارد منظوم.....چون، برداشتِ شاعر متفاوت است از......آنچه که (دنیا)می نامندش.....به بعضی از(دردها) زیبا اشاره نموده اید.....گرچه بعضی ازمصارع....(کمی تاقسمتی) ضعیفند........وایضاً ...(شدم) رااصلاً نمی توانید قافیه بسازید.....چون دراین کلمه(م) ضمیرست وازجنسِ (م) دردیگرقوافی نیست.....خسته نباشید بانوی بزرگوار...... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      صابرخوشبین صفت
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۴۴
      سلام
      درودها بر شما
      در لابلای شعر حرفهای زیادی برای گفتن بود .
      حرفهایی از جنس درد.......
      پاینده باشید.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      هوشنگ زاهدی
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۷
      درود بر بانوی عجم عزیز و بزرگوار
      سروده ای وزین و زیبا بود لکن تصور میشود بهنگام تحریر در مصراع
      در حصاری کلمۀ جا سهواً دوبار درج گردیده است و در مصراع دیگر بسلیقۀ این حقیر (صفحه ای چینند و هردَم پشت هم) مناسبتر میباشد زیرا (صفحه میچینند اما پشت هم ) حاکیست از اینکه سراینده از یاوه گویی ناراحت نیست (اما) مدام بودن آن مورد انتقاد البته شاعرۀ بزرگوار شما میباشید و سلیقۀ شما در الویت قرار دارد نکتۀ مهمی که قابل عرض است به سواد اینجانب ضمایر نسبی در یک سروده آوردنش به یکبار مجاز میباشد و برخی در اشعار طولانی استفاده از آنرا برای دو یا سه بار بلامانع میدانند آنچنانکه علامت جمع (ان) بعنوان قافیه برای یکبار خالی از اشکال میباشد
      توجه تان را به سروده ای از شاعر توانای بزرگوار خواجوی کرمانی معطوف میدارم که در بیت ششم مصراع دوم ضمیر نسبی مورد استفاده (اگرم) قرار گرفته است
      فی المجموع سروده ای زیبا بود با امید بر توانمندی بیشتر
      سلامت و شادکام باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک


      همچو شمعم بشبستان حرم یاد کنید
      یا چو مرغم بگلستان ارم یاد کنید
      روز شادی همه کس یاد کند از یاران
      یاری آنست که ما را شب غم یاد کنید
      گر چنانست که از دلشدگان می‌پرسید
      گاه گاهی ز من دلشده هم یاد کنید
      چون شد اقطاع شما تختگه ملک وجود
      کی از این کشته شمشیر عدم یاد کنید
      چشم دارم که من خستهٔ دلسوخته را
      به نم چشم گهربار قلم یاد کنید
      هیچ نقصان نرسد در شرف و قدر شما
      در چنین محنت و خواری اگرم یاد کنید
      چون من از پای فتادم نبود هیچ غریب
      گر من بی سر و پا را به قدم یاد کنید
      در چمن چون قدح لاله عذاران طلبند
      جام گیرید و ز عشرتگه جم یاد کنید
      ور در ایوان سلاطین ره قربت باشد
      ز مقیمان سر کوی ستم یاد کنید
      بلبل خستهٔ بی برگ و نوا را آخر
      بنسیم گلی از باغ کرم یاد کنید
      سوخت در بادیه از حسرت آبی خواجو
      زان جگر سوخته در بیت حرم یاد کنید

      ابوطالب زارع
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۳۶
      خندانک خندانک خندانک
      عباس وطن دوست
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۵۲
      خندانک

      سلام ودرود خواهر عزیزم خندانک

      خوشحالم که بازهم توفیقی حاصل شد که از دفتر احساستان
      غزلی ناب بخوانم خندانک خندانک

      خواهر جان
      سروده ای بود سرشار از تعهد
      خوب به تصویر کشیده اید مشکلات این روزهای این کره خاکی را خندانک خندانک
      دغدغه هایتان را می ستایم بی تعارف......

      خندانک شعر ناب از حضور نابتان رنگین است خندانک

      خندانک خندانک درود و صد درود خواهر خندانک خندانک

      ................. خندانک بژیت خندانک ...............
      مهدی صادقی مود
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۱۰
      سلام سرکار خانم عجم عزیز
      غزل خیلی قشنگ بود و لذت بردم حسابی.
      از همان انتقادی، اجتماعی هایی که دوست دارم
      خندانک خندانک
      مردمی کز مهربانی خالی اند
      می زنند اما ازاین احساس دم! خندانک خندانک خندانک
      حمیدرضا بزرگی (دریا )
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۰۳
      سلام خواهر ارجمندم ....
      قصیده غزلتان زیبا بود......
      مفهوم هم عالی ....اما...
      جسارتا این دید بد بینانه انهم بصورت کلی ناخوشایند است ...ما زیبایی های بسیار برای دیدن داریم.
      قافیه در بعضی مصاریع اشتباه است و با سایر ابیات همانهنگ نیست...
      پیروز باشید./

      یا علی
      خندانک خندانک خندانک
      کاوه دره شوری
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۲۶
      درود واقعا عالي بود لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک
      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۵
      قشنگ بود بانو- منو یاد شعر اشک یتیم از زنده یاد پروین اعتصامی انداختید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      امیدوارم یک روز شعر تون را بچه ها مون در متاب فارسی سوم دبستان بخوانند

      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۰۱
      بگذرد این روزگار هم بگذرد خندانک
      دردوغم این روزگار هم بگذرد خندانک
      بگذرد این شب تارهم بگذرد خندانک
      جولان این باد خزان هم بگذرد خندانک
      **
      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۱۴
      بگذرد این روزگار هم بگذرد
      **
      بگذرد این روزگار هم بگذرد
      درد وغم این روزگار هم بگذرد
      بگذرد این شب تارهم بگذرد
      جولان این باد خزان هم بگذرد
      **
      باید این فصل درد هم بگذرد
      تا که همه این درد رنج هم بگذرد
      منتظریم- منتظر یک تولد
      باید که فصل آبستن هم بگذرد
      **
      هزار و یک ترانه
      دفتردهم ( کلاسپید ها)
      نام ترانه: گذرد این روزگار هم بگذرد
      حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
      توضیحات: سرایش95/5/31- بداهه-- با یادی از شعر / قفس باز / بانو جمیله عجم ( بانوی وآژها)– شعر ناب 95/5/31
       آرزو محمدزاده
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲
      مردمی کز مهربانی خالی اند
      می زنند اما ازاین احساس دم!

      فوق العاده بود دوست خوبم
      واقعا لذ ت بردم از خواندنش
      برقرار باشی به مهر
      لحظاتت سبز
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۷
      با سلام استاد بسیار عالی مثل همیشه موفق باشی
      ابومجتبی دامغانی
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۴۸
      سپاس بانو
      بسیار جالب و زیباسرودی قلم شما ز پر عقاب بانو خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۱۲
      درود بانو ناصری عزیزم
      در زیبا بودن شعرتان حرفی نیست
      واقعا دلنشین و واقعی بود
      اما متاسفانه این ابیاتتان بسیار در دنیای امروز صادق است:
      مردمی کز مهربانی خالی اند
      می زنند اما ازاین احساس دم!

      خنده برلب با نقابی دلربا
      صفحه می چیننداما پشت هم!

      امان از این نقاب
      افراد به روی تو میخندند طرح دوستی باهات میریزن که معشوقتو ازت بگیرن
      شعرای عاشقانه شون برای کسی ست که با توست و...
      خندانک خندانک خندانک
      شعر شما حرف دل من بود...
      دست مریزاد
      قلمتان رقصان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      زهرا ضیایی(روح الغزل)
      يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۳۱
      احسنت
      احسنت
      احسنت برشما وقلم توانای شما خواهر عزیزم

      من واقعا از جسارت قلم شما لذت بردم
      درودتان باد خندانک
      شهره کبودوندپور
      دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۲۴
      درود و احترام مهربانوی شعر ناب
      عالی بود و پرمعنا

      مردمی کز مهربانی خالی اند


      می زنند اما ازاین احساس دم! خندانک

      قلمتان افراشته خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵
      سلام
      ممنون و بسیار زیبا و البته گله امیز خندانک خندانک
      سلطان محمد الهی وردک
      دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۳۷
      با سلام بر بانو ی واژه و احساس
      گفتن از درد حس میخواهد که غزل شما بخوبی این حس را انتقال کرده است
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی   صادقی
      دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۵۹
      سلام واحسنت

      بسیار عالی سروده اید بانو ............دست مریزاد

      خندانک خندانک خندانک
      یاسررشیدپور
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۰۰:۳۷
      سلام بانو
      احسنت به شما
      بسیار عالی قلم میزنید
      بیکران سپاس 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
      علی ناصری(عین)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۱۷
      باسلام واحترام
      درود همشهری شاعر وظیفه شاعر نقد جامعه وفرهنگ سازی است درود ها برشما
      ودرداجتماع واکاوی نمودن باید به گونه ای باشد قابل لمس که این مهم را شما به سامان رسانیده اید
      حرف را باید زد
      درد را باید گفت
      علیرضا کاشی پور محمدی
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۰۸:۴۵
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      جواد مهدی پور
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۴۹
      سلام و عرض ادب محضرتان استاد گرامی بانو عجم مهربان خندانک

      بسیار عالی و سوگمندانه و متعهدانه سرودید
      تعهد قلمتان را می ستایم

      درود بر شمااااااااا
      بهره مند شدم از شعر زیبا ی شما و مطالب ارزشمند دوستان و اساتید گرانقدرم
      خندانک خندانک خندانک
      محمد حسن ( انتظار )
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۰۲
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی نعمتی  (حقیر)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۵:۳۳
      sسلام استاد خوب و مهربانم
      همیشه با مضمونی زیبا و کاری شعرتان زیباتر می شود
      همیشه دردمند لحظه های نابید خندانک
      واقعا لذت بخش است خواندن آثارتان.مرحبا خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      موفق و سربلند باشید خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۹:۰۲
      خسته ازدنیا یم ازغوغای غم
      مردمی تنهاوابروهای خم! خندانک
      خندانک
      درودها بر بانو عجم گرانقدر
      کاوه دره شوری
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۲۳:۰۴
      عالي و زيبا بود لذت بردم
      موفق باشيد خندانک خندانک خندانک خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۳۴
      درود بر بانوی واژه ها
      خندانک خندانک
      تصویر جدید مبارک خندانک
      حسین راستگو
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۱۹
      درود بر شما
      پرنده ی قفسی از جنوب می ترسد
      شکار، از سکرات غروب می ترسد
      کلاغ ساده تر است از حلاوت گنجشک
      که غار اوست، که از ضرب خوب می ترسد

      از دل نوشتید و به دل نشست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      زهرا پورمیرزا
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۰۸:۵۳
      از سیاست باز بی فکر و دغل......از اون دست شعر هایی که دوست داشتنی ان...... خوشحالم از خوندن همچین شعری بانو.... خندانک خندانک خندانک
      تکتم آقابالازاده
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۳:۳۰
      با سلام بانوی شعر خندانک خندانک خندانک خندانک
      خسته ام ازاین همه جنگ ونزاع
      ازجهانی بادوچشم سرخ ونم خندانک خندانک خندانک
      خیلی عااالی خیلی خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      رویا ی مهربان
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۶:۰۹
      قرن حواهای در بند هوا
      شعر متعهد خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      شاهدخت
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۴۲
      بانوي مهربونم خيلي عكس پروفايلتون قشنگه
      در ضمن شعرتون خيلي خوب بود
      سيوش كردم خندانک خندانک خندانک
      شریف شریفیان
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۵۶
      صد درود حضرت عجم بانو
      برف کو تا کسی کند پارو
      شعر هامان همه غم و درد است
      وه که دورانمان چه نامرد است
      همه افلاکیان که کر شده اند
      ناله هازشت و بی ثمر شده اند
      نقد ها را نمیکنم باور
      کی خبر دارد ازغغ زر و زرگر
      خندانک خندانک خندانک ه
      شریف شریفیان
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۵۸
      ببخشید با گوشی کوچکی نوشتم
      که حروف ها ی اضافه شدند خندانک خندانک خندانک
      بهروز عسکرزاده
      جمعه ۵ شهريور ۱۳۹۵ ۰۱:۰۶

      درود شاعر ارجمند

      مهمان صفحۀ ارجمند شاعرانگیهایتان شدم

      و بهره و لذت بردم؛

      سپاس.

      شاعر و ناب بمانید.

      خندانک
      خندانک

      باقر رمزی ( باصر )
      جمعه ۵ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۴۸
      سلام و عرض ادب فرهیخته بزرگوار
      لذذذذذذذذذذذذذذذذت بردم
      درود بر شما
      موفق باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
      جمعه ۵ شهريور ۱۳۹۵ ۱۹:۲۹
      درود بر شما
      چه زیبا از زشتی ها پرده بر داشته اید.چند بار خواندم و لذت بردم.
      سر سبز باشید بانوی واژه ها
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سارا الهیاری
      يکشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۴۰
      درودبر شما استاد بانوی عزیزم....اشعارتون بسیار دلنشینه و خواندمت با مهر.....امیدوارم از شما استادعزیز و دوست داشتنی بتوانم کلماتی و در نوشته هام بیاموزم و لایق اموختن در کنار شما عزیزان باشم ..من خیلی علاقمندم تمامی شعر ها را بخوانم اما متاسفانه فرصتی اندک دارم و به قسمتهای سایت اشنایی پیدا نکردم هنوز انشالا که اینجا درست اومدم و لایک بزنم .استاد جمیله عزیزم
      مینو غفوری
      سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۱۲
      خندانک خندانک خندانک
      شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۶
      سلامـ و درود بانو...
      شاد بادو دیر زے..
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4