پیر زمان ...

شیری به قفس باش وبه زنجیـــــــــر بمان.......تعبیر زیبایی ست ...
......................................................درودبزرگوار

درود استاد

درود گرامی
بسیار جالب و زیباست
گفته میشود که در رباعی مصرع آخر خصوصیات منحصر به فردی دارد؟

درود بر شاعر
آفرین
حظ بردم

درود بر شما

با سلام جناب صادقی بسیار زیبا

سلام
علی جان
دوستت دارم
اگر وقت داشتی کمی برای من در مورد این شعر بنویس

سلام بزرگوار

برقرارباشید

درود بر جناب صادقی عزیز و گرامی
سروده ای زیبا بود
توانمند و سلامت باشید

درود بر شما بزرگوار

نامی هم داریم به نام شیرژیان که یاد شجاعت در وجود انسانهاست به دید من پیر زمان و شیر در زنجیر همان نشانه وجود شجاعت آدمیست که به تصویر کشیده شده و می خواهد بزرگی خودش حفظ شود . اگر شیری در قفس باشم با ابهت بهتر از آزادی که مرا بیچاره بخوانند
سپاس از شما

سلام جناب صادقی
بسیار زیبا و پرمعنی و لذت بردم

یاد این ترانه افتادم:
فکر میکنی که پیرم
مگه توقع داری تو ازم تا کی
ولی میدونی که شیرم
که حتی پیرشم خطرناکه

نگران نباشید شیر ، پیرش هم خطرناکه...

درود جناب صادقی گرامی

بسیار زیبا

جناب آقای صادقی عزیز، سلام علیکم.
.............................................................
ابتداکه فرمودید(مِنبری......................) ،یک لحظه با خودم اندیشیدم که....وای این هم؟...............ولی پس ازخواندن.....آرزو کردم که ای کاش...دودقیقه ، می شد ، دوساعت.........گرچه ، رباعیِ شما.....انقدرگویاست وزیبا....که باهمان، بارِ اول هم می توان درک کرد......واین، ویژگیِ خاصّی ست که درهر، سروده ای نیست.....بله....شاید بعضی ازسُروده هارا، باید بیش ازیک بارخواند تا، فهمیده شوند(که البته اگرخوانده شوند برای فهمیدین،.....ونه فقط خواندنِ صرف.......)واین....استادیِ.....(ببخشید نمی خواستم ازین کلمه استفاده کنم.......ولی امد......خواستم بگویم ، مهارت....دیدم خیلی خیلی کم است )رامی رساند..........به هرحال......موفق باشید درهمه چیز....که خدای راشکر....هستید.یاعلی.

درود برصادقی عزیز زیبا بود

درود دوستم
زیبا سرودی
محل نقد نبود
کمی پای فرا نهادم به نقدی بر نگاه
شاید عذری است بد تر گناه
....
بر مردم مردم تو چنان رخ بنما
تا راهی دلها بشوی از دیده

آن کس که به دل نشیند از دید کسی
چون پیر زمان شود، هنوزست جوان
عزیز باشید

سلام
درود