سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        \ به حسین منزوی \

        شعری از

        عیسی نصراللهی( تیرداد)

        از دفتر غم نامه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ تير ۱۳۹۵ ۰۳:۵۳ شماره ثبت ۴۸۲۹۴
          بازدید : ۴۶۲   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)

        غزلی را نازنینم
        بهار فصل دیگر من بود
        پارینه ی کوچ ....
        پارینه ی لطافت رودها
        و
        رمه های صید ماه و پنجه ی پیر پلنگ " سیر "
        آهوی گرگ گرفته ای مگر
        همزاد عشق عتیق کدام لبخند دروغین بود؟
        از هیچ نمیگویم
        قصه های ماسیده بر پیکار مردان نژند
        غزلی میبایست
        دو دست پیر لرزانش به روی هم
        خبری نیست که نیست
        یاران
        نام آوران من
        نامداران سرای واژه های خفته در میهن
        ( خسته ی دیگر
        قراری
        روزگاری
        یاری
        و
        پوشیده برف پاک و نرمی
        اینک
        این
        " تنهایی ام"
        ( لبخند )

        شعر: عیسی نصراللهی95/4/9

        ///////////////////////////////////

        خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
        ... و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود

        پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
        که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود

        گل شکفته! خداحافظ اگر چه لحظه دیدارت
        شروع وسوسه‌ای در من به نام دیدن و چیدن بود

        من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری
        که هر دو باورمان ز آغاز به یکدگر نرسیدن بود

        اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
        بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود

        شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
        فریبکار دغل‌پیشه بهانه‌اش نشنیدن بود

        چه سرنوشت غم‌انگیزی که کرم کوچک ابریشم
        تمام عمر قفس می‌بافت ولی به فکر پریدن بود...


        شعر: حسین منزوی( رفته و دیگر نمی آید...پسین )
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۵ ۰۶:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود
        خندانک خندانک خندانک
        یاد این شاعرعزیز
        گرامی باد خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۱ تير ۱۳۹۵ ۰۶:۰۶
        درود گرامی
        در وب سروده ای دیدم جانانه:
        \"وقتی صدای حادثه خوابید\"
        \"روی سنگ قبرم بنویسید\"
        \"جنگجویی که نجنگید\"
        \" و شکست خورد\"
        البته ما جنگیدیم
        ولی متوجه نشدیم که چطور شد خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۰۳
        سلام و درود
        از اینکه یادی از این استاد بی نظیر کردید نهایت سپاس را دارم
        زنده باشید به عشق خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6