دوشنبه ۳ دی
سیب نخورده.... شعری از امیرحسین مختاری
از دفتر ترانه نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸ شماره ثبت ۴۸۲۱۲
بازدید : ۴۸۴ | نظرات : ۳
|
دفاتر شعر امیرحسین مختاری
آخرین اشعار ناب امیرحسین مختاری
|
مردانِ بعدِ من نمیدونند
دنیا برای عشق کم می ذاشت
هر وقت رفتم عاشقش باشم
دنیا برایم چای دم می ذاشت
هر وقت رفتم عاشقش باشم حوّا،زمین،آدم،هوا،هرچیز
هر کار میکردن که تنهاشم
امواج تنهایی به من سر ریز
من آدمی بودم که با آن که
سیبی نخورده،بر زمین افتاد
سیب و یکی دیگه تناول کرد
امثالِ من با سر زمین افتاد
امثالِ من با سر زمین افتاد
تا آدم از بهشت بیرون شد
آدم قضاوت کن خودت با خود
کی بیشتر بینِ ما داغون شد
تا آدم از بهشت بیرون شد
حس کرد آغازِ فروپاشی
صدها هزاران قرن در غربت
من چی بگم!سخته ک تنهاشی
سیب و یکی دیگه تناول کرد
ما سال ها اینجا گرفتاریم
بهشت خیلی دور شد از ما
از فکرِ اون تا صبح بیداریم
اگه نخورده بودی دنیامو
از شاخه ای که منطقش بودم
من هم به جایِ هر نمازِ شب
الان حضوری عاشقش بودم
من تا همین جاهم پر از دردم
دستِ خدا رویِ سرم بوده
ازبچگی تا لحظه ی آخر
عشقِ علی دور و برم بوده
تنهاییِ من بغضِ شعرامه
بُغضیکه عصیان میشه وتلخه
هر واژه ای که توو سَرَم میاد
انگار دوره مرگ میچرخه
هر واژه ای که توو سَرَم میاد
در فیلترِ قلبم رصد میشه
واژه ی خوشبختی رو میگیره
هم معنی های مرگ رد میشه
هم معنی های مرگ رد میشه
تا این جنون بدخیم تر باشه
در روزگارِ بی پدر این شعر
بیش از همه یتیم تر باشه
مردانِ بعدِ من نمیخونند
این بیت هایِ رویِ قبرم رو
یک عمر تبعیدید آدم ها
لب پُر نکن کاسه ی صبرم رو
من شاعِری هستم پر از تلخی
خودکار و دفترنو،دلم پر درد
در سیلِ غم بر قله ی شعرم
تو ابتدایِ قلّه ای برگرد
تو ابتدایِ جاده ای برگرد
این زخم ها باشه برای من
این زخم ها باشه برای من
تو ابتدایِ جاده ای فعلن
#امیرحسین_مختاری
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.