سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 30 آبان 1403
    19 جمادى الأولى 1446
      Wednesday 20 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۳۰ آبان

        سیب نخورده....

        شعری از

        امیرحسین مختاری

        از دفتر ترانه نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ تير ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸ شماره ثبت ۴۸۲۱۲
          بازدید : ۴۸۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیرحسین مختاری

        مردانِ بعدِ من نمیدونند
        دنیا برای عشق کم می ذاشت
        هر وقت رفتم عاشقش باشم
        دنیا برایم چای دم می ذاشت

        هر وقت رفتم عاشقش باشم حوّا،زمین،آدم،هوا،هرچیز
        هر کار میکردن که تنهاشم
        امواج تنهایی به من سر ریز

        من آدمی بودم که با آن که
        سیبی نخورده،بر زمین افتاد
        سیب و یکی دیگه تناول کرد
        امثالِ من با سر زمین افتاد

        امثالِ من با سر زمین افتاد
        تا آدم از بهشت بیرون شد
        آدم قضاوت کن خودت با خود
        کی بیشتر بینِ ما داغون شد

        تا آدم از بهشت بیرون شد
        حس کرد آغازِ فروپاشی
        صدها هزاران قرن در غربت
        من چی بگم!سخته ک تنهاشی

        سیب و یکی دیگه تناول کرد
        ما سال ها اینجا گرفتاریم
        بهشت خیلی دور شد از ما
        از فکرِ اون تا صبح بیداریم

        اگه نخورده بودی دنیامو
        از شاخه ای که منطقش بودم
        من هم به جایِ هر نمازِ شب
        الان حضوری عاشقش بودم

        من تا همین جاهم پر از دردم
        دستِ خدا رویِ سرم بوده
        ازبچگی تا لحظه ی آخر
        عشقِ علی دور و برم بوده

        تنهاییِ من بغضِ شعرامه
        بُغضیکه عصیان میشه وتلخه
        هر واژه ای که توو سَرَم میاد
        انگار دوره مرگ میچرخه

        هر واژه ای که توو سَرَم میاد
        در فیلترِ قلبم رصد میشه
        واژه ی خوشبختی رو میگیره
        هم معنی های مرگ رد میشه

        هم معنی های مرگ رد میشه
        تا این جنون بدخیم تر باشه
        در روزگارِ بی پدر این شعر
        بیش از همه یتیم تر باشه

        مردانِ بعدِ من نمیخونند
        این بیت هایِ رویِ قبرم رو
        یک عمر تبعیدید آدم ها
        لب پُر نکن کاسه ی صبرم رو

        من شاعِری هستم پر از تلخی
        خودکار و دفترنو،دلم پر درد
        در سیلِ غم بر قله ی شعرم
        تو ابتدایِ قلّه ای برگرد

        تو ابتدایِ جاده ای برگرد
        این زخم ها باشه برای من
        این زخم ها باشه برای من
        تو ابتدایِ جاده ای فعلن
        #امیرحسین_مختاری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۷ تير ۱۳۹۵ ۱۳:۰۸
        درود بر شما
        مهدی صادقی مود
        سه شنبه ۸ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۱۴
        سلام و درود
        بسیار زیبا و لذت بخش
        خندانک خندانک
        نرگس فانی
        چهارشنبه ۹ تير ۱۳۹۵ ۰۹:۳۶
        درود خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1