سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 آذر 1403
    5 جمادى الثانية 1446
      Thursday 5 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۵ آذر

        میخ و درخت

        شعری از

        جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)

        از دفتر فریاد نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ شماره ثبت ۴۷۲۳۳
          بازدید : ۱۰۶۰   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
        آخرین اشعار ناب جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)

        خواست دهقانی بکوبد بر درخت
        دانه ای میخ بلند و تیز و سخت
        چون درخت از این کنش سوراخ شد
        واکنش هایش فغان و آخ شد
        گفت ای میخ سیاه سنگدل
        نیستی از کرده ات آیا خجل
        این ستم بر من چرا داری روا
        من چه کردم اینچنین دادی سزا
        هیچ میدانی از معنای درد؟
        گشته رویت تاکنون یکبار زرد؟
        مانده ام در بازی چرخ و فلک
        هر کجا زخم است میریزد نمک
        عده ای را نطفه ی درد آفرید
        مرد را همشکل نامرد آفرید
        گاه با یک تب جان در میرود
        گاه کس صد جان دیگر میخرد
        هر کلاهی هرسری اندازه نیست
        شیخ جز در پند، خوش آوازه نیست
        آفرید این میخ را آخر چرا؟
        لاشخور را داده آخر سر چرا؟
        داغ شد میخ توامان از هر جهت
        ضربه ی دهقان و نفرین درخت
        خم شد از این طعنه ها و ضربه ها
        بشکند این بار سنگین گُرده ها
        گفت اکنون وقت بازی من است
        پیش قاضی رسم با هم رفتن است
        میخ اگر هستم تقصیرم چه بود
        دست ، وقت خود گزیدن بسته بود
        من شدم ابزار دست دیگران
        گشته ام محض ترقی پلکان
        میرود دهقان اگر بر این درخت
        مینشیند شاه اگر بر روی تخت
        پای او بر تکیه گاهی بوده است
        کوه شهرت، گاه کاهی بوده است
        خرده بر فطرت چرا باید گرفت
        دست نَتْوان برد در ذات و سرشت
        خلق ابزار و امیر ابزارگر
        صد هزاران زیردست یک نفر
        میرسد "فریاد" من گوش خدا
        میکشم بیرون ز این سُرنا صدا 
        1. پ ن : تاریخ را آنها رقم میزنند که اسمی ندارند ...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۳۸
        حضرت دوست و همتبار نورانیم مرحبا و احسن نه اصلا زرورسپاس خندانک بژیت گرانقدر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۵۵
        خندانک خندانک خندانک خاص بود با امضای خودتان استاد.درود
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۲۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی
        موثر خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۰
        سلام
        افرین دوست من خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۳
        با درود استاد بسیار خوب سروده اید موفق باشید
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
        ................ خندانک خندانک خندانک .......................
        زیبااا بود همشعر خوبم خندانک خندانک خندانک
        هزارااان درود خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        هدیه به اهالی خوب شعرناب:

        قلندري را پرسيدند چرا نماز نمي خواني؟ پاسخ داد؛ مگر از كلام خدا باخبر نيستي كه فرموده است لاتقربوا الصلاه - به نماز نزديك نشويد- او را گفتند خدا فرموده است لاتقربوا الصلاه و انتم سكاري، يعني در حالت مستي نماز نخوانيد، و اين نهي از مستي است نه نهي از نماز، قلندر ابرو بالا كشيد و گفت؛ همين اندازه فرمانبرداري از خداي متعال مرا كفايت مي كند، باقي به بقيه واگذاريد!

        شادباشید خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲
        درودبرشما دوست عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۳۰

        درود بر شما و کلام شما ...

        احسنت و دستمریزاد ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        مهدی صادقی مود
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۱۳
        درود برشما
        خیلی هم قشنگ
        داستان زیبایی بود
        خندانک خندانک
        مهدی حریفی
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۱۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما...مرحبا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۵۸
        بسیار زیبا به تصویر کشیدید خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4