يکشنبه ۲ دی
دختر کورد .... شعری از امیرحسین مقدم
از دفتر حضور دوباره نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۱۳ شماره ثبت ۴۷۰۳۴
بازدید : ۷۵۲۲ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب امیرحسین مقدم
|
دختر کورد ...
دختر کوُرد بیا پیش ، بیا دَف بزنیم
افتخار خودمان هم شده ، یک کف بزنیم
آسمان آبی و کم کم برسد وقت غروب
تا که شب نامده یک طرح مُسَقَّف بزنیم
یک دو تا بوسه بده ، کم نفروش این لبها
پشت پایی به طلبکار مُطَفَّف بزنیم*
سوی بیراهه نرو راه ازآن دیگر سوست
مهر باطل وسط راه مُحرَّف بزنیم
همه دور و برما پرشده از بیخردان
دست رد بر سر این جمع مکَنّف بزنیم **
اگرت سرد شده دست و دل از سردی من
آتش عشق بیا بر سر این خَف بزنیم ***
تا که افروخته تا صبح ، بماند آتش
حکم بیداری این پیر مُکلَّف بزنیم
گفته بودی که غزل بیشتر از تاب شماست
پس بیا پیش هم این شعر مُخفّف بزنیم
21. مرداد. 94
#امیرحسین_مقدم
پ. ن
عرض سلام بعداز دوهفته ای غیبت.
یکبار دوستی بابت چند واژه ناآشنای این غزل برمن خرده گرفت که البته پربیراه هم نبود اما به نظرمن حداقل فایده اش این است که با دوسه واژه تازه آشنامیشویم.
*. کم فروشی.
**. احاطه کرده شده. جمع مکنف : جمعی که کسی یاچیزی را احاطه کرده اند.
***. هیزم آماده آتش . هیمه
درود و بدرود ... تا زود .
دوستتان دارم به مهر .
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.