ساحل آکیلوس \\\\ برای استاد فکری احمدی زاده

همتبار خوب و بسیار گرانقدر و فهمیمم واقعا مرا شرمنده مهرتان نمودید درود بر مهر و کرم اخلاقتان امیدوارم همچنان بتوانم خدمتگزار قلم خوبتان باشم

درود بزرگوار
بسیار جالب و زیباست

سلام بر دوست برگوار

بسیار زیبا و دلنشین مرحبا

لذت بردم

به کلبه اشعار فقیر دعوتید
یا حق

درودبرشما . زیبا بود .

مبارک استاد احمدی زاده باشد

آفرین

ژرفنای سپید عاطفی ...اجتماعی تان زیباست استاد
مبارک استاد بزرگمهرم جناب احمدی زاده

سلام تقدیمی زیبا و اندیشمندانه ای است دست مریزاد

سلام جناب ظهوری عزیز
لطف دارید
ممنونم

درود بر شما
زیبا ست

احسنت براین طبایع چون آب

درود برشما تقدیمی زیبایی بود دست گل احساستان درد نکند

اسب چوبی ترکیبی واقعیت گونه ای است که شخصیت و روح پرسوناژ شعر را به گفته شاعر به بزرگی رسانده است. اما نیم نگاهی به پاشنه آشیل خود دارد هنوز...
بازی های کودکانه تقلیدی صادقانه از دنیای بزرگتر هاست و این تمرینی است برای بزرگ شدن.
دوست عزیز جناب نصراللهی با اینکه عنصر \" ساحل \" در ادبیات شعر اشاره ای به آرامش و سکون و نجات دارد اما من در اثر زیبای شما حسی متفاوت از آن داشتم... شاید ساحل آشوب...شاید...
زیبا بود و بهره بردم هم و درود بر شما

درود بر شما جناب تیرداد گرامی

درود بر قلم زیبایتان
درود بر مهر بی پایانتان

پایدار باشید

درود برشما

سپیدتان را زیبا خواندم
احسنت

...................... ........................
درود برادر بزرگوارم
تقدیمی بسیاااار زیبااایی بود
مبااارک سید فهیم شعرناب باشد
...................... ........................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

روزی انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند.چون روزی چند بر این حال بود،کسری کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند. آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.بدو گفتند:در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم!
گفت:معجونی ساخته ام از شش جزئ و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.
گفتند:...
آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید
گفت:آری جزئ نخست اعتماد بر خدای است ،عزوجل،دوم آنچه مقدر است بودنی است،سوم شکیبایی برای گرفتار بهترین چیزهاست.چهارم اگر صبر نکنم چه کنم،پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم،پنجم آنکه شاید حالی سخت تر از این رخ دهد.ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر امید گشایش باشد چون این سخنان به کسری رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت...

سلام و هزاران درود

دو درود و دو تبریک:
یکی برای سید نازنین
و دیگری برای جناب تیرداد گرامی که چنین خلاقانه یونان باستان و هومر را با گذر زندگی امروزی پیوند داده اند و پیکره ی دلنواز این شعر را میکل آنژ وار فرم بخشیده اند ...

ازسپیدت بال وپربگشوده ام