سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 19 فروردين 1404
  • شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر و خواهر ايشان بنت الهدي توسط حكومت بعث عراق در سال 1359 هـ‌.ش
10 شوال 1446
    Tuesday 8 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

      سه شنبه ۱۹ فروردين

      دلدار رسید

      شعری از

      حبیب رضایی رازلیقی

      از دفتر یاس نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۲:۵۰ شماره ثبت ۴۶۸۰۵
        بازدید : ۷۸۹   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

      بنام خدا
      تقدیم به دلهای عاشق

      ( دلدار رسید )

      خبری آمده از ، سویِ صبـا یـار رسیـد
      به سَحر آمده آن ، دلبر و گُلنـار رسیـد

      نشود پـاک زخاطـر، گـُل زیبـا رُخِ مـن
      دلِ عاشق شده ، مَنـزلگـهِ دلدار رسیـد

      پیکِ حق داد بـشارت ، به سَحرازگُلِ من
      برسد عطرو گُلابی ، که زِ عطّار رسیـد

      میکنم هدیه به او ، جانُ سرم بَرقـَدَمش
      همه را مست نِماید ، شَـهِ هُشیار رسید

      که بِـدریا بُوَدش ، دَر صَدَفش ناب گُهـر
      بِنگَر بـرقِ جوَاهـر ، که گُهربـار رسیـد

      نَشَوم بـر قَدَحی ، سیر مرا مِی بِدَهیـد
      نوبتی هم که شوَد ، بر مَنِ خمّار رسیـد

      به شفا خانه شدم ، یار که مرهَـم بِنَهـد
      دلِ زخمی شُده بَر میکَده ، بیمار رسیـد

      عَندلیبـانـِه بِخوانیـد ، سُــرودی زِ وفـا
      شـُده ایـّام به کامَم ، گَـهِ دیـدار رسیـد

      روشنی داده بِظُلماتُ ، سیاهی سَحرَش
      گُلُ بُلبل که بِهـم ، درگُل و گُلزار رسید

      تو(حبیبی)که نگاری، به قَلم وصف چنین
      که خریـدار شَوَد شعرِ تـو ، دادار رسیـد

      حبیب رضایی رازلیقی
      =====================

      وزن شعر
      فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
      بحر...مثمن .محذوف
      .
      ملتمس دعای شما هستم
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۴۸
      نشود پـاک زخاطـر، گـُل زیبـا رُخِ مـن

      دلِ عاشق شده ، مَنـزلگـهِ دلدار رسیـد............دروداستاد خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۹:۴۳
      درود بزرگوار
      عاشقانه و عارفانه
      زیبا و تمام عیار
      دستمریزاد خندانک
      صفیه پاپی
      شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۴۷
      ................... خندانک خندانک خندانک .....................
      نَشَوم بـر قَدَحی ، سیر مرا مِی بِدَهیـد
      نوبتی هم که شوَد ، بر مَنِ خمّار رسیـد
      خندانک
      خندانک
      بسیااار زیباااا و دستمریزاااد خندانک خندانک خندانک
      ................... خندانک خندانک خندانک ...................
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:
      مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان اتومبیلش پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد
      هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی پیچ های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب پیچ ها را برد
      مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید پیچ چرخ برود. در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
      از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی
      آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند
      پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
      هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
      پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
      دیوانه لبخندی زد و گفت:« من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!»
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۵۹
      درود برشما

      بسیار زیبا ست

      خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۸:۰۵
      به شفا خانه شدم ، یار که مرهَـم بِنَهـد

      دلِ زخمی شُده بَر میکَده ، بیمار رسیـد
      خندانک خندانک خندانک
      درود بر شما بزرگوار
      بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
      آرمین اسدزاد (الف)
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱
      شـُده ایـّام به کامَم ، گَـهِ دیـدار رسیـد ...

      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1