جمعه ۲ آذر
باران غمناکت رفیق شعری از خه بات
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۵۰ شماره ثبت ۴۶۷۲۹
بازدید : ۳۲۶ | نظرات : ۱۶
|
|
سایه غم
از سرِ ابرها دور باد
چشمِ احساس
نمناک است
عزیز !
این دگر
انصاف نیست !
نه در ..
توانِ ماست
باران غمناکت
رفیق
ـــــــــــ
وقتی...
غزل چشمانت
آهنگِ رقیب می شود
در شعر
دلم بیمار می شود،
گاهی
من هم غریب می شوم
در شهر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با اجازه ..
مدیران محترم یِ بداهه
آهنگ دار تقدیمتون می کنم
امیدوارم
مورد عنایت..
استادان عزیزِ همراه
قرار بگیره
فقط تند تند بخوانبد !
ممنونم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید کِ
یِ کم
جم شوم
جور شوم
آنقدر ریز شوم
ب قدر یک اشک شوم
در غم یک مور روم
شک شوم
شبه شوم
خارشوم
در چشم تردید روم
تیر شوم
شرر کنم
در دل تقدیر روم
جادو شوم
ویرانه را ورق زنم
قلم شوم
بخت تو را سپید زنم
من
بروم سفر کنم
ــــــ
یا حق
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
من هم غریب می شوم
در شهر.............بداهه تان هم زیبا ست