نسترن پوش

خیال چیدن


کدامین گل ،در سر داری؟


که از صدای تبر کفش هایت


دست در گردن تگرگ دارد ؛


و لب بر لب صاعقه!


و پای بر سیلاب و


چشم در ابر سیاه !


درود خواهری عزیزمممممم
چقدرزیبا وتاثیرگذاربود
لذت بردممممممم واقعن بانو
گاهی با بعضی اشعارت آن چنان همزاد پنداری می کنم
وچنان بر دل وجانم می نشیند که انگار اززبان خودم گفته ای
ویک روحیم دردوبدن
مانا باشی نازنین

درود بانو
زیبا و دلنشین بود

سلام
الاله سرخ سایت
بسیار زیبا با امضای احساس شما
افرین
خدا نگهدار احساس زیبایتان

درودهابانو
بسیاردلنشین سرودید همانند همیشه

احسنت زیباست

وهم حضور او... ترس از آمدنش... گویی شاعر می داند چه بر سرش خواهد آمد... بانوی اردیبهشتی یقین اشاره ای است به شخصی خاص و این اتفاقات نتیجه تاریخچه ای نزدیک...
خانم رحیم زاده عاشقانه ها و حرف های دل هر وقت اینگونه بازگو می شنود ( تجربه نشان داده ) که دنباله دار هستند .
بسیار زیبا و دلنشین و احساس برانگیز بود. بهره بردم و درود بر شما

درود بر شما بانو رحیم زاده ی گرامی

بسیار زیبا سرودید

بهره مند شدم

بسیار زیبا وخیال انگیز درود

با سلام بانو بسیار عالی سروده اید موفق باشی

درود بر بانوی مهر و اندیشه

شعرهایت همیشه لطافت خاصی دارد و روح آدم را صیقل می دهد

درود بر احساس پاکت

لذت بردم

سرکارخانم رحیم زاده، بانوی گرامی، سلام علیکم.
............................................................................
پناه بُردن به تگرگ و...صاعقه وسیلاب ...به نظرِ حقیر.... نوعی (شاید) وحشت است ویا،ناامیدی.....که بسیار زیبا ،بیان شده........
لذّتی دارد خواندنِ سُروده هایتان....شادباشید انشاءا........

درووووودخواهرم
چقدر اين سروده زيبابود
عالى
عالى مثل همششه


زنده باشيد خواهرگلم
درودبرشما

سلام بانو عزيزم
مثل هميشه زيبا و پر معنا بود

درودهابانوی بزرگوار
بسیاردلنشین سرودید

درود بر بانوی گرامی
سروده ای زیبا با تشبیهات بجا
مؤید باشید

سلام و آفرین
وای که این اردیبهشت چه می کند با جان ِ شاعران

درودها بانو
زیبا قلم زده‌اید

........................ ......‌..............
خیال چیدن
کدامین گل ،در سر داری؟
که از صدای تبر کفش هایت
دست در گردن تگرگ دارد ؛
و لب بر لب صاعقه!
و پای بر سیلاب و
چشم در ابر سیاه !

درود بر lمهربانوی نجیب شعرناب ،استاد سپیدهای سبز و زیباااااااا
تابلوی بسیاااار زیباااااا و اعجاب انگیزی در برابر مخاطب به نمایش گذاشته اید
تصاویر بسیاااار زیباااا و جاندار و ملموسند.براحتی میتوان با این اثر زیبااااا ارتباط برقرار کرد.
دستمریزاااااد
.......................... ...................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب
امروزمان با علی (ع):
شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من ۱۷ شتر و ۳فرزند دارم.
شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف انها را و فرزند دومم یک سوم انها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.
وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این ۱۷ شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟.

و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به انها کمک کند.
بنابراین انها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند.
حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم را به شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم؟ گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم.هر کسی دوست دارد یک شتر اضافی تر داشته باشد . پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد (۹=۲÷۱۸) . به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود، شش شتر داد (۶=۳÷۱۸) و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود، دو شتر داد (۲=۹÷۱۸) .
و در اخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.(۱۷=۹+۶+۲) .
یادمان باشد:
تصمیم گیری و قضاوت درست از ویژگی های ضروری یک فرد باهوش می باشد.

سلام بر آلاله جان
پر از لطافت بود این شعرت . روزگارت بهاری عزیزم
💠💠💠💠💠💠💠💠

درود بر شما آلاله سرخ
برای از زبان گل گفتن چه خوش است خود گل باشی

سلام سرکار خانم رحیم زاده عزیز
بسیار زیبا
فعلا اردی جهنم رونق اشعار شعراست و اردی بهشت تنها مانده

درود بر شمااستاد عزیز بانو رحیم زاده

سلام به استاد بانو رحیم زاده
عالی بود
شیوا و دلنشین
زنده باشید

سلام بر بانو رحیم زاده گرامی زیبا بود

سلام بر بانو سیده ی ارجمندم بسیار زیبا سرودید درودها بر شما خواهر نازنینم

عرض ادب و ارادت
بسیار زیباست ... کمی سخت !!!
در جادوی هزار رنگ
دامان نسترن پوش؟؟؟؟

مچکککککککرم از خوشامدگویی
سرکار خانم استاد لاله ارجمند