يکشنبه ۲ دی
خواب خوش شعری از امیرحسین مقدم
از دفتر حضور دوباره نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۱:۰۹ شماره ثبت ۴۶۵۶۱
بازدید : ۶۶۰ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب امیرحسین مقدم
|
یک شب که زیر آسمان خوابیده بودم
دور وجودم پیله ای تابیده بودم
آنشب حدود ساعت یک یا یک و نیم
خواب دو تا چشم خمارت دیده بودم
درخواب شیرین از تو بی تعارف گمانم
چندین سوال چالشی پرسیده بودم
پرسیده بودم رنگ محبوبت کدام است
قبلش برایت یک گل رز چیده بودم
پرسیده بودم اهل پاپی یا کلاسیک
فرموده بودی بتهوون را دیده بودم !
از قرمز و آبی خبر گفتم چه داری
گفتی بنفش و من کمی ترسیده بودم
پرسیده بودم بچه آیا دوست داری
فرموده بودی پیش از این پرسیده بودم
بین سوالاتم کمی هم با اجازه
دستی به دست گرم تو ، ساییده بودم
راهی شدیم آنشب به سمت مرزن آباد
از ذوق چالوس آن سحر چاییده بودم
روغن زده لم داده بودی روی شن ها
من دزدکی تاشب تو را پاییده بودم
بعدش کمی شیرین زبانی کرده بودی
بعدش کمی شیرین زبانی دیده بودم
تا یک اشاره زیر چشمی کرده بودی
من یک دل سیر از لبت بوسیده بودم
تو یک پری ، یک جادوی پیچیده بودی
من فکر میکردم خودم پیچیده بودم
#امیرحسین_مقدم
۳۱ فروردین ۹۵
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دروددددددد
زیبا وطناز بود