يکشنبه ۲ دی
با تو علی... شعری از سعید علی زاده
از دفتر آغاز راه نوع شعر غزل مثنوی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ ۲۱:۱۵ شماره ثبت ۴۶۵۰۲
بازدید : ۱۰۶۹ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب سعید علی زاده
|
در واژه ها می گردم و گیرم نمی آید
یک واژه حتی تا تو را توصیف بنماید
هر دم به دنبال تو می گردم در افکارم
دریا کجا در کاسه ای ناچیز گنجاید
گر آسمان چون دفتر و دریا شود جوهر
باشد کم ای مولا تو را تا اینکه بستاید
گاهی قلم را می کشم بر صفحه ی دفتر
شاید دری بر رویم از وصف تو بگشاید
اما توانی نیست بر من ، بر قلم هم نیست
بر واژه و بر هر چه از افکار من زاید
دستی به دامان تو می اندازم ای مولا
یک یا علی گویم که مشکل حل شود شاید
آری به ذکر یاعلی حل می شود مشکل
با تو علی یکباره منحل می شود مشکل
گویم ز تو آه ای علی ای شیر مرد حق
می خوانمت ای بعد احمد بهتر مطلق
ای آن که کعبه سینه از بهر تو بگشوده ست
آری که بی شک ای علی حق عاشق ات بوده ست
حق با تو بوده ست و تو با حق بوده ای آری
کز حضرت حق بس نشان همراه خود داری
بخشیده ای انگشتری را در رکوع خویش
در سجده از پایت برون شد تیر بی تشویش
شب پرده دار رازهای در خفای توست
در کوچه و پس کوچه پر از رد پای توست
بس نان و خرما را به دوش ات برده ای مولا
بهر یتیمان و فقیران گشته ای بابا
از بعد زهرا همدم تنهایی ات چاه است
آری ... و نخلستان ز غم های تو آگاه است
ما طالبان اهدناییم و صراتی تو
ما تشنه ، مولا همچنان آب حیاتی تو
آه ای علی دست خدایی تو ، ید اللهی
مشکل گشایی بس که با الله همراهی
احمد گه و بی گه به هر دم یا علی می گفت
در لحظه های شادی و غم یا علی می گفت
در خیبر و بدر و حنین و غزوه ی احزاب
بعد از خدا در بیش و در کم یاعلی می گفت
روزی که آدم را خدا از تکه ای گل ساخت
تا ایستد بر پایش آدم یا علی می گفت
چون نوح گیر افتاد در دریای طوفانی
در موج و در طوفان گمانم یا علی می گفت
از بهر ابراهیم آتش شد گل و گلشن
شاید که او هم فارغ از غم یا علی می گفت
موسی عصای خویش بر دریا چو می افکند
تا اینکه بشکافد دل یم یا علی می گفت
تا جان دهد بر مرده عیسی با نفس هایش
دارم گمان فرزند مریم یا علی می گفت
آری به ذکر یا علی حل می شود مشکل
زین روی من هر کس که دیدم یاعلی می گفت
سعید علی زاده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سروده بسیار زیبا و شورانگیز
یا علی مددی