سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        با تو علی...

        شعری از

        سعید علی زاده

        از دفتر آغاز راه نوع شعر غزل مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ ۲۱:۱۵ شماره ثبت ۴۶۵۰۲
          بازدید : ۱۰۶۸   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعید علی زاده

        در واژه ها می گردم و گیرم نمی آید
        یک واژه حتی تا تو را توصیف بنماید

        هر دم به دنبال تو می گردم در افکارم
        دریا کجا در کاسه ای ناچیز گنجاید

        گر آسمان چون دفتر و دریا شود جوهر
        باشد کم ای مولا تو را تا اینکه بستاید

        گاهی قلم را می کشم بر صفحه ی دفتر
        شاید دری بر رویم از وصف تو بگشاید

        اما توانی نیست بر من ، بر قلم هم نیست
        بر واژه و بر هر چه از افکار من زاید

        دستی به دامان تو می اندازم ای مولا
        یک یا علی گویم که مشکل حل شود شاید

        آری به ذکر یاعلی حل می شود مشکل
        با تو علی یکباره منحل می شود مشکل

        گویم ز تو آه ای علی ای شیر مرد حق
        می خوانمت ای بعد احمد بهتر مطلق

        ای آن که کعبه سینه از بهر تو بگشوده ست
        آری که بی شک ای علی حق عاشق ات بوده ست

        حق با تو بوده ست و تو با حق بوده ای آری
        کز حضرت حق بس نشان همراه خود داری

        بخشیده ای انگشتری را در رکوع خویش
        در سجده از پایت برون شد تیر بی تشویش

        شب پرده دار رازهای در خفای توست
        در کوچه و پس کوچه پر از رد پای توست

        بس نان و خرما را به دوش ات برده ای مولا
        بهر یتیمان و فقیران گشته ای بابا

        از بعد زهرا همدم تنهایی ات چاه است
        آری ... و نخلستان ز غم های تو آگاه است

        ما طالبان اهدناییم و صراتی تو
        ما تشنه ، مولا همچنان آب حیاتی تو

        آه ای علی دست خدایی تو ، ید اللهی
        مشکل گشایی بس که با الله همراهی

        احمد گه و بی گه به هر دم یا علی می گفت
        در لحظه های شادی و غم یا علی می گفت

        در خیبر و بدر و حنین و غزوه ی احزاب
        بعد از خدا در بیش و در کم یاعلی می گفت

        روزی که آدم را خدا از تکه ای گل ساخت
        تا ایستد بر پایش آدم یا علی می گفت

        چون نوح گیر افتاد در دریای طوفانی
        در موج و در طوفان گمانم یا علی می گفت

        از بهر ابراهیم آتش شد گل و گلشن
        شاید که او هم فارغ از غم یا علی می گفت

        موسی عصای خویش بر دریا چو می افکند
        تا اینکه بشکافد دل یم یا علی می گفت

        تا جان دهد بر مرده عیسی با نفس هایش
        دارم گمان فرزند مریم یا علی می گفت

        آری به ذکر یا علی حل می شود مشکل
        زین روی من هر کس که دیدم یاعلی می گفت

        سعید علی زاده
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۴۱
        درود بزرگوار
        سروده بسیار زیبا و شورانگیز
        یا علی مددیخندانک خندانک
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۳۰
        با سلام جناب علیزاده بسیار خوب سروده اید موفق باشی
        محمد مير سليمانی بافقی (باران)
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۴۸
        درودها بر شما.اجرتان با مولای متقیان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۵۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون فتاح(رند)
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۳۵
        احسنت بااین سروده امروز سه تن ومن حقیر .....چهار تن اسماء علی میبرند...هم بعلی بین بکجا میپرند...زین بروبستان بخاک اندرون...ناگه ازاینجا بجهان اندرند...بی پروبالی شده پران او....گردمنارش چوطیوران پرند...مفلس وبیچیزترندازکسان.....ازکرمش زربطبق میبرند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک علی یارت باد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹

        سلام
        لذت بردم از سروده ی بسیار زیبایتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۲۷
        درود بزرگوار بسیار زیبا بود من بند اول را بهتر پسندیدم خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۸:۱۰
        درود
        آرامش رفیق راهت به حق آقا علی
        درودهااااااااااااااااااااااااا
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8