ماه بانوی غزل ،دخترک چشم عسلی....

باز دل تنگ توام ، دلبرک چشم عسلی

شمع بزم غزلم ، شاپرک چشم عسلی



درود استادبزرگوارممممممممم
عالی بود
خوشحالم که بازهم غزل زیبایی ازشما خواندم
مانا باشید وخیلی خوش آمدید
بعدازمدتها

درود جناب دلجویی بزرگوار
به شعر ناب خوش برگشتید
همیشه از خوانش اشعار زیبای شما مسرور میشوم
سال خوبی داشته باشید

سلام درود بر شما عزیز و بزر گوار معطر شدم
از گلستا نه ی چشم عثلی بر قرار باشی

درود وصدها درود بر دوست هنرمندم جناب دلجوو
بسیار خوشحالم از زیارت دیگربار شما
درطلیعۀ سال نو وسرآغاز جنبش زمین
صمیمانه ترین تبریکاتم را پذیرا باشید
همواره از خوانش سروده های منحصر بفردشما لذت دوچندانم حاصل است
وجود ذیجودتان مستدام

سلام و عرض ادب

عالی بود

سلام بر شما بزر گوار
لذت بردم

درودها بر شما

سلام عرص شد جناب دلجو
خوشحالم از دیدارتان
واقعا خوشحالم

.......

نازنینم ، اینقدر با جان ما ، بازی نکن
میکنی گر، دستکم از نوع شیرازی نکن

اینقدر ابرو نینداز و به رخ گیسو نکش
اینقدر صورتگری ، رخساره پردازی نکن

یا بمان باما دمی یا دل بگیر از دست ما
این دل دیوانه را راضی به هر سازی نکن

تا به کی مارا اسیر قصه هایت میکنی ؟
اینقدر رندانه با ما نقش دل ، بازی نکن

این همه کار از دل ما میکشی ، آخر نکش
این چنین مارا تو وادار غزلسازی نکن

راز ما با چشم تو آوازه عالم شده
ادعای همزبانی ، طرح همرازی نکن

ناز تو عمری کشیدیم و دگر مهلت گذشت
عمر دیگر مردمان را ، صرف طنازی نکن





#امیرحسین_مقدم



یاحق

درودها بر جناب استاد دلجویی گرامی
بنده به نوبه خود خیلی خوشحال شدم که مجددا در خدمت جنابعالی هستم و حتما دوستان عزیز هم از محضرتان کسب فیض می نمایند
بهاران بر شما خجسته باد
سلامت باشید و برقرار و همیشه شاعر

بسیار بسیار لطیف و دلچسب ..

و خوشحال از دیدار دوباره شما ...



باز دلتنگ توام، جلوه کن ای مظهر عشق

ماه بانوی غزل ، دخترک ِ چشم عسلی

................... .......................
به پیامی بنواز این دل مسدود و بخوان
به سلامی، و گلی ، مشترک چشم عسلی

باز دلتنگ توام، جلوه کن ای مظهر عشق
ماه بانوی غزل ، دخترک چشم عسلی

درودهاااا استاد دلجوی عزیز
سال نو مبااارک
حضور مجددتان آنهم بادست پر و با غزلی زیباااا و ناب ،شادی آفرین است.

................... .........................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ ﺍﻓﺮﯾﻘﺎ،ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ.
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﺮﺩﻭ،ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ .
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺟﯿﻎ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﭘﺮﺩ،ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻡ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﻮﺩ.ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺷﮑﺎﺭ ﺷﮑﺎﺭﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !!
یادمان باشد:
ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻏﻠﻂ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﻣﺎ،ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁن ها ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ …
بنابراین نه مشتمان که ذهنمان را باز کنیم تا آزاد شویم!

شاد باشید

درود بر دلجویی عزیز از زیارت مجدد واین شعر عسلی شما مسرور شدم سال نو مبارک

درود بر استاد بزرگوار

بسیار زیبا و دلنشین

شاد باشید

درود بر شما استاد گرامی
احسنت...

درود
استاد دلجویی بزرگوار
حضور دوباره تان در سایت را تبریک میگم همچنین سال نو ـ ـ ـ البته با تاخیر

به به زیبا می سرائید استاد
بودن در رکاب حضرتعالی افتخاری است برای حقیر
مانا باشید و بسرائید

درود برشما استاد عزیز
بسیار زیبا
لذت بردم

به پیامی بنواز این دل مسدود و بخوان
به سلامی، و گلی ، مشترک چشم عسلی

درود بر شما استاد گرامی
چقدر این شعر را دوست داشتم.فوق العاده و زیبا بود
مرحبا استاد