لا ادری...

سوز دلی بود و آتشی که خاموش نمی شود به این زودی ها...بگمانم

اما نرم نرمک می رسد اینک بهار ...آرزویم برایتان سرسبزی و طراوت دوباره

باغ خزان زده ی غزل هایتان است

درود برادربزرگوارم
بسیارزیبا بود

درود گرامی
نیمایی زیبا و خوش آهنگ

درود بر آقا حمید بزرگوار
چقدر خوب قلم میزنی
مرحبا بر شما و اندیشه نابت
فوق العاده بود

سلام و با آرزوی توفیق
دلتان بهاری و روزگارتان نوروزی باد

درود برشما
دلت سبزوبهاری باد

دلتون شاد جناب احمدی بزرگوار,تلخیه شیرینی اش همچنان باقیست...

سلام و درود جناب احمدی اصل برادر بزرگوارم
دلتون همیشه بهاری و شاد
اگر این سوزها نباشد زخمه ای بر سازها نمی ساید و نغمه ای گلویی را طربناک نمی کند
زیبا به دلم نشست
✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
زندان، هر اندازه هم آسان و قشنگ باشد، باز هم زندان است؛ آدم بسیار آسان پا به درون آن می‌گذارد و سپس، بسیار زمان و تلاش لازم است تا بتواند از آن بیرون بیاید.
كریستین بوبن
✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
همیشه باشید و بسرایید

زیباست درود بر شما بزرگوار

حیف عمرم تلفِ عشق محالت کردم..
نفرمائید بزرگوار..عشق، حتی به تلخ بودن و هجرش، دلپذیر و درون نوازه..
زندگی و خاطراتِ نوازش کننده ش ، خلاصه در همون لحظه های هرچند زَهرشه..
الهی دلتون آباد و شاد..
نوروزتون همایون..
زنده باد..

زیبا... زیبا