شب شعر

-هنری ست ،پاک ماندن


در عصری که


چشم ها مجرمند !-


زمان در ما خواهد مرد !


بی خیال تقویم ها!


روزها از ما جلو می زنند ...


غمی نیست ،


شب شعر هایمان باقی ست !


ای جونم خواهرییییییییییییی
خیلی خیلی قشنگ بود
کیفورمان کردی اول صبحی مهربان بامرامممممم
امیدوارم که جمع نابمون همیشه پابرجا بمونه به مهرو عشق وصداقت وپاکی





دوست دارمممممم هوارتاااااا

درود بانو
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد

درود دوست نازنینم
آرام آرام آوای شکفتن می آید.خنده ی گل های ناز فروردین،ناز مخمل بنفشه ها و سبزه های نورس و لاله های سرخ کوه...عطر طراوت ترانه های عشق ونم نم بارون و دوباره بهار ...بهار ...الهی که شاد وشاد آفرین باشید و نوروز در راهتان پیروز و خانه ی دلتان گرم وبهاری ...

تشکر ویژه از استادان مهرم:بانو پاپی-بانو عجم-بانو ناصری- بانو دلشید-

فریبای عزیز-بانو عرفانی - استادآصف ارجمند -استاد انصاری- جناب خوش بین صفت -جناب کاظمی گرامی

............................ .......................

درود بانو شعر زیبایتان با نقد آقای جلالی دلچسب بود

هنری ست ،پاک ماندن


در عصری که


چشم ها مجرمند !-


درود بر استاد و خواهر مهربانم
بسیار عالی و خواندنی مثل همیشه
برقرار باشید

درودها بر استاد ادیب و ارجمندم

بی خیال تقویم ها!


روزها از ما جلو می زنند ...


غمی نیست ،


شب شعر هایمان باقی ست !

بسیار زیبا جای تقدیر دارد کارتان
بسیار سپاسگزاریم از تقدیمی زیبایتان مهربان بانو

در قلب هایمان غمی نیست
کمی دورتر
نزدیکتر از اینجا
تپش شعرها
ضربان قلم
بر جوهر مِهر جاریست

روزگارت بهاری مهربانوی عزیز و گرامی

سلام و عرض ادب

عالی
بی خیال تقویم ها!


روزها از ما جلو می زنند ...

سرکارخانم رحیم زاده، بانوی گرامی، سلام علیکم.
...........................................................................
شبِ شعرِ خوبی خواهد شد و،مشاعره ای احساسی........اگر......
................................................................................
تو،تمامِ شعرو،من.بند بندِ شعرت..........
من، باقلبِ تو،............
تو، با چشمانِ من،(درعصری که،چشمها.....مُجرمند).........
.....................................................................................
دستمریزاد بزرگوار...............

غمی نیست ،
شب شعر هایمان باقی ست !

درود بر شما
چه شبی شود، آن شب شعر که «در صبح از اول شب باز باشد»

سلام
چشمهای مجرد
چقدر زیبا بود
راستی چشمها به نظرم دیگر برق هم ندارند هم مردند و هم بی تفاوت
زیبا بود و ممنون

درود بر آلاله ی سرخ
قاچاقچی عشق
در نقطه ی صفر مرزی

آفرین و دست مریزاد
عالی است

من با خواندن اثر زیبای شما یک آن تصویر نقطه صفر مرز عاشقی را تجسم کردم و از خودم پرسیدم که چگونه جایی است ؟ نقطه صفر جای عجیبی باید باشد . هیچ جیز در آن مشخص نیست ...
اما ناگهان یاد جمله شما افتادم که به مشاعره دعوت کردید معشوق را...آن هم در آن نقطه...! چه جرات و جسارتی ...!!!
اثر زیبای شما هم پر احساس بود و هم غرق فلسفه...
نمی توان آنرا فقط یک عاشقانه خواند یا یک نظریه...
حل معمای نقطه صفر شاید با مشاعره رابطه دارد و من اینگونه می اندیشم... بسیار خوب بود و مانند همیشه خیال انگیز نیز... درود بر شما

با سلام استاد عزیز خوب سروده اید موفق باشید

زیبای زیبا بانویم
دستمریزاد

سلام خواهر بزرگوارم بسیار بسیار زیبا سرودید زنده باشید و همچنان بسرایید در پناه حق

بسیار زیبا سرودید خواهر گرامی
درود و احسنت بر شما

درود نازنینم
نقطه 0 عاشقی لحظه ایست جادویی
زیباسرودی آلاله عزیز مثل همیشه

شب شعری ،جان می گیرد


در نقطه ی صفر مرز عاشقی


...پا می گذاریم،


خسته ...بر دوش نگاره های شعر


برای تسکین همدیگر،

زیباوعالی ودلنشین برای هرخواننده
مویدباشیدهمکارعزیز

درودها
بسیارزیبا سروده اید

درود بر سیده ی عزیزم

درود استاد عالی بود

سلام و درود استاد بانوی عزیزم
نقطه ی صفر مرز عاشقی چه تعلیقی ست برای عشق ! با روح عریان در نقطه ی صفر مرزی زبان چه بی پروا خواهد سرود شعرش را بی بندهای اسارت
خارج از چهارچوبِ تو
هندسه یِ لعنتی !
به توازیِ ما می خندد
بشکن خطت را !
ازبی نهایتِ منفورِ سرنوشت
رقم نمی خورم این بار
بشکن !
نگذار دوباره
میخ کوبِ قدرِمطلق هایِ خود شوم ...
بداهه تقدیم به آلاله جانم یگانه مهربانم
✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
زندان، هر اندازه هم آسان و قشنگ باشد، باز هم زندان است؛ آدم بسیار آسان پا به درون آن می‌گذارد و سپس، بسیار زمان و تلاش لازم است تا بتواند از آن بیرون بیاید.
كریستین بوبن
✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
همیشه باشید و بسرایید

درود بر آلاۀ سرخ
سپیدی سرسار ازشما خواندم
بسیار زیبا بود
آفرینها برشما

به جرمِ آویختنِ چشمانم
بر بلندای قامتِ مسیحائی ات
مصلوبِ دیدگانِ اغیارم..
چشم در چشمخانه مگردان،
مَفِشار زین بیش تر
مَکِشان بر دار تر
جسمِ رنجورِ عاشق را..\"دلشید\"

درودها بانو آلاله ی سرخینه فامم..
شعرتون ،عجیبْ، شبونه های دلِ خواب رفته رو بیدار می کنه..
رقص ادیبانه ی قلمتون، همچون هماره بر دل می شینه..
نوروزتون همایون..
زنده باد..

سلام بسیار زیبا بود
آفرین

................. .....................
نقطه ی صفر عاشقی...
مرحباااااااا بانو
مثل همیشه زیباااا و لطیف بود
مبااارک همشعرهای خوبمان
....................... ..................
بهترین روزهای زندگیتان در راهند...شاد باشید

درود ای لالهٔ سرخ
چه زیبا گفته ای باز
تو از عشق و از آغاز
بگو اشعار نابت
بگو شعرت شود دل را سرآغاز....

سلام سال نو مبارک

به نوشته هام سر بزنید
تشکر
http://sherenab.com/News-View-6766.html

شاعر گرانقدر
سپیدی روشن .عالیست