پنجشنبه ۱ آذر
سخن ز یار شعری از حسین زارع(مختار)
از دفتر شعر مختار نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۱۰ شماره ثبت ۴۵۳۰۸
بازدید : ۵۳۳ | نظرات : ۲۶
|
دفاتر شعر حسین زارع(مختار)
آخرین اشعار ناب حسین زارع(مختار)
|
سخن ز یار من نگو که دل کباب میشود
غمِ درونِ سینه ام دو صد کتاب میشود
🌴
پگاهِ جمعه چون شود به دیدن ِتو دلخوشم
کدام جمعه کوچه ها پُر ازگلاب میشود
🌴
فرازِ اَینَ خوانده شد کجاست منجی بشر
کنارمان نشسته و گُنه حجاب میشود
🌴
بیا تو جای مرتضا به شهر ما قدم بزن
شبانه شمع عمرِ من به کوچه آب میشود
🌴
ببین که مالکت علی ز غصه ها چه پیر شد
نفس بزن کنار او ز دل شباب میشود
🌴
چنان گرفته دیوِ غم رمق ز رونقِ دلم
که موی صورت و سرم به غم خضاب میشود
🌴
نخواه بصیرتم شود مثالِ شمر و حرمله
که پاره پاره حنجرِ شهِ رباب میشود
🌴
چرا میان آنهمه پلیدی و سَرانِ کُفر
بزرگترین شه زمین غُل وطناب میشود
🌴
بیا والیِ جهان به محکمه فقط بگو
بِاَیِ ذَنبٍ قُتِلَت، که بی جواب میشود
🌴
به دست #مختار اگر سِپارَد آن عدوی خود
قویترینِ مردشان فقط یه قاب میشود
🌴
خدا، گفته ای بخوان که حاجتت بر آورم
بگو فقط ظهور اوست که مستجاب میشود
🌴
الهم عجل لولیک الفرج
شعر مختار 🌴🌵🌴🌵🌴🌵🌴
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.