سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        آزاد راه

        شعری از

        مجید فتحیان

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۴۱ شماره ثبت ۴۵۲۲۲
          بازدید : ۵۱۲   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید فتحیان

        دل وا...
        ندهیم
        ... پس
        نکشیم
        شاید
         اعلام شود
        بوسه
        آزاد شود
        و خبری درز
        به بیرون نشود
        نکند
         مفت شود
        قیمت آن بوسه که دادیم به هم ...
        و
        شاید دلمان خواست
        کمی هم بخریم
        به همان قیمت دیروز
        بوسه ای   
        از دستفروشی
        که دلش بی خبر است
        مفت شده
        کیف
        پر از بوسه آن
        و قرار است امشب
        دست –ه پر برگردد
        و
        ببوسد
        دستان ترک خورده ی
        مادری را که دلش خواست
        برود پای پیاده
        به حرم
        و بخواند نمازش را
         اول وقت
        و نفرین نکند ...
        و
        ببوسد
        پدری
        که جوان است هنوز
        در قاب عکس –ه-
        لب آن تاغچه قرآن ها
        و
         دلمان نگران است هنوز
        نکند
         مفت شود
        قیمت آن بوسه که دادیم به هم ...
        و  تعبیر شود
        بی خوابی
        شب های
        زمستانی مان
        زیر آن کرسی – ه- گرم ...
        بی خیال –ه-
        هم کلاسی های
        دبستانی مان
         در
        آن ور شهر...
        و
        مشترکی
         کم مصرف ...
        با اجاقی که در آن
        شعله نبود...
        و
        چراغی که در آن نور نبود...
        و
        دلمان سوخت
        که گرمش بشود...
        خانه شان
        و  همه از دلشان
        بی خبرند ...
        در ته آن
        کوچه بن بست
        که از آن می گذرد
        هجمه ی دود
        و  
        آزاد راهی
        که در آن وصل می شدیم
        به دریای
        پر از بوسه –ه-
        لب های مریض
        و نفهمیدم هنوز
        که چرا خانه مان را
        ساخته بودیم
        بر سر راه
         ...
        بوسه هم آزاد شد
        و دیگر خبری از
        صف دلبرکان
        پخش نشد
        و نپرسیم چرا
        پری از
        شاپرکی
        مانده به جا
        زیر دست و پای
        صف آن کوچه بن بست
        که حالا
        به چه قیمت شده بود؟
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۴۰
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۱۰
        درود بزرگوار
        نیمایی بسیار زیبا و خوش آهنگ
        موثر و پر معنی خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0