چهارشنبه ۱۶ آبان
آزاد راه شعری از مجید فتحیان
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۴۱ شماره ثبت ۴۵۲۲۲
بازدید : ۵۳۴ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب مجید فتحیان
|
دل وا...
ندهیم
... پس
نکشیم
شاید
اعلام شود
بوسه
آزاد شود
و خبری درز
به بیرون نشود
نکند
مفت شود
قیمت آن بوسه که دادیم به هم ...
و
شاید دلمان خواست
کمی هم بخریم
به همان قیمت دیروز
بوسه ای
از دستفروشی
که دلش بی خبر است
مفت شده
کیف
پر از بوسه آن
و قرار است امشب
دست –ه پر برگردد
و
ببوسد
دستان ترک خورده ی
مادری را که دلش خواست
برود پای پیاده
به حرم
و بخواند نمازش را
اول وقت
و نفرین نکند ...
و
ببوسد
پدری
که جوان است هنوز
در قاب عکس –ه-
لب آن تاغچه قرآن ها
و
دلمان نگران است هنوز
نکند
مفت شود
قیمت آن بوسه که دادیم به هم ...
و تعبیر شود
بی خوابی
شب های
زمستانی مان
زیر آن کرسی – ه- گرم ...
بی خیال –ه-
هم کلاسی های
دبستانی مان
در
آن ور شهر...
و
مشترکی
کم مصرف ...
با اجاقی که در آن
شعله نبود...
و
چراغی که در آن نور نبود...
و
دلمان سوخت
که گرمش بشود...
خانه شان
و همه از دلشان
بی خبرند ...
در ته آن
کوچه بن بست
که از آن می گذرد
هجمه ی دود
و
آزاد راهی
که در آن وصل می شدیم
به دریای
پر از بوسه –ه-
لب های مریض
و نفهمیدم هنوز
که چرا خانه مان را
ساخته بودیم
بر سر راه
...
بوسه هم آزاد شد
و دیگر خبری از
صف دلبرکان
پخش نشد
و نپرسیم چرا
پری از
شاپرکی
مانده به جا
زیر دست و پای
صف آن کوچه بن بست
که حالا
به چه قیمت شده بود؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.