هردواز جنس بهاریم ، بیاپربزنیم

خیلی خیلی زیبا سرودید مرحبا به شما استاد ضیایی عزیز که رندانه کیفورمان نمودید دست مریزاد
شرمنده دیر سر زدم این روزها برنامه جابجایی داریم و...

ﻋﺸﻖ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻨﺮ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻤﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺵ

ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﯿﺎ ﭘﺮ ﺑﺰﻧﯿﻢ........................

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺭﺍﻭﯼ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻏﻢ ﺩﻝ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺷﻤﺎﺭﯾﻢ ﺑﯿﺎ ﭘﺮﺑﺰﻧﯿﻢ





ﻫﺮﺩﻭ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﻭ ﺁبیم ﭘﺮﺳﺘﻮ، ﺍﻣﺎ

ﺯﺍﺩﻩ ﯼ ﺍﯾﻞ ﻭﺗﺒﺎﺭﯾﻢ ﺑﯿﺎ ﭘﺮ ﺑﺰﻧﯿﻢ


درود بانوضیای عزیزم
بسیارزیبا بود
قشنگ ودلبرانه

معمولا چندبار می آم وشعرات و می خونم ....حس خوبی داره ...
صمیمیت وآرامش و زیبایی خاص شعراته خوب من........

درود بانو
زیبا و امید بخش بود

سلام بانوی ارجمند

بی نهایت زیباست پرواز تان بر بلندای شعر وعشق وعاطفه مستدام باد

عرض ادب و احترام
زیباست با درون مایه ی ادبی و
مطلع بیت خوش اهنگ و موزون بی نهایت زیبا و هنرمندانه

ﻫﺮﺩﻭ ﺍﺯﺟﻨﺲ ﺑﻬﺎﺭﯾﻢ ﺑﯿﺎ ﭘﺮ ﺑﺰﻧﯿﻢ

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻗﺮﺍﺭﯾﻢ ﺑﯿﺎ ﭘﺮ ﺑﺰﻧﯿﻢ
فاعلاتن - فعلاتن - فعلاتن - فعلات
بی نهایت موزون و دلنشین

شعری طرب انگیز با عطر لیمو...
شادی و امید لابلای واژه ها سرک می کشید.
خوش آهنگ بود .
عاشقانه ای با نشاط بود.
اما...اما آخرین سطر چالش برانگیز بود...
بیا تا فارغ از بند و حصاریم... پر بزنیم...
امکان و احتمال اسیر شدن در بند و حصار ...
اینکه نترس بودن را مدعی بود خیلی خوب بود...
ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺸﻮﺩ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﻢ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ...
عاشق باید نترس باشد... ترس برادر مرگ است و مرگ پایان داستان...( البته در دنیای مادی )
در مجموع اثری جدید در فرم و شکلی جدید را از خانم ضیایی خواندم که بحق زیبا بود. و زمین تا آسمان با چند اثر قبلی متفاوت بود از لحاظ فضا و حس و حال...
بهره بردم و آموختم نیز... درود بر شما

بسیار زیبا بود خانم ضیایی
بسیار روشن و صریح صحبت شده بود
سلام

سلام بانوی غزل
سلام به عاشقانه سرایی که بی نهایت لذت و بهره را از شعرهاش میبرم
خواهری حرف نداشت
امیدوارم همیشه با همین دل شاد و امیدوار بسرایی
مانا باشی ابجی خانوم

درود بر خواهر ارجمندم

بسیار عالی و دلنشین

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺭﺍﻭﯼ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻏﻢ ﺩﻝ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺷﻤﺎﺭﯾﻢ ﺑﯿﺎ ﭘﺮﺑﺰﻧﯿﻢ

پَر زدن نشانی ار رهایی است و آزادی
رهایی از هرگونه بندهای وابستگی
احسنت

دلنشین و عالی
مرحبا بر شما خواهر خوبم
لذت بردم از قلمتان

سلام بر زهرای عزیزم
غزل زیبا و روانی را خواندم.

مگه غزل های شما خوب نباشه بانو...بااحساس و دلنشین

سلام
غزلی بسیار زیبا

چه عاشقانه ی قشنگی

سلام.بسیار زیبا و روان
موفق باشی

........‌‌‌‌ ....‌‌.......
درود بانو ضیایی عزیز
مثل همیشه عااااالی...
......... ..........
هدیه به اهالی خوب شعر ناب

حکیم ژاپنی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود. مردی به او نزدیک شد و گفت مرا به شاگردی بپذیر!
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن.
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت برو یک سال بعد بیا.
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت کوتاهش کن.
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت برو یک سال بعد بیا!
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند.
مرد این بار گفت: نمی دانم و خواهش کرد پاسخ را بگوید.
حکیم خطی بلند کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد.

این حکایت فرهنگ ژاپنی ها را نشان می دهد.
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت دیگران شکست می خورند. به دیگران کار نداشته باش کار خودت را بکن

درودها
چون دیگر سروده هایتان، زیبا و شیوا

درود برشما زیبا ودل نشین می سرایید

سلام استاد مهربان

از شما غزل عاشقانه زیبایی مهمان بودم

مثل همیشه زیبا_ درود

درود بر شما...
زیبا، دلنشین و روان سروده اید
احسنت ها

ﺍﺯ ﻏﺰﻟﺨﻮﺍﻧﯽ ﻣﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺷﻌﺮ ﺍﻣﺪ...

درود و افرین

سلام خواهر گرامی
بسیار زیبا بود
احسنت

درودتان باد زیبا سروده اید مرحبا بر ذوق و اندیشه ی شما

سلام و سپاس

قلمتان رقصان فضاى عشق و آزادى

سلام و درود بیکران
بسیار عالی بود و لذت بخش شاید به نظر این مبتدی یکی و بیت بدین مظنون احتیاج داشت
ﻭﻗﺖ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻗﺼﯿﺪﻥ ﺗﺎ
ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺑﻨﺪ ﻭ ﺣﺼﺎﺭﯾﻢ ؛ ﺑﯿﺎﭘﺮ ﺑﺰﻧﯿﻢ
در آنجا که سیمرغ می ریخت پر
و..

استاد عزیز بانو ضیایی
بسیار زیبا و عالی
پر از احساس، امید، شیرین و لطیف
حظ بردم

سلام و درود بر شما بانو ضیایی
بسیار زیبا و حاکی از فهم و درست دیدن موضوعات و با توجه به نظرات سایر دوستان می شود فهمید که به عمق لایه هایی از درددل های بشری دست یافتید ....

بانو ضیایی عزیز درود و دستمریزاد
لذت بردم احسنت
همیشه زیبا میسرایید

زیبا

سلام
ماهی یکی دو بار در اشعار نظر میدم
سروده های نفیس را...
شعرتان قابل تمجید است