مرگ حباب

درود برادرخوب شاعرمم مهدی
بسیارزیبا بود
احسنت
هر روز بهترازدیروز
اندیشه ی بزرگی پشت اشعارت هست علی رغم کمی سنت هزار آفرین
داری اوج می گیری
البته هنوزهم یه اشکالاتی داره
که باکمی ویرایش بهترم میشه
من اگه بودم اون کوچه هارو ازاول شعرحذف می کردم
واینطوری شروع می کردم
در جستجوی
چشمانی هستم
که در آیینه هایش
بتوانم خودم را ببینم!
در این تنهایی مخوف
در پی گیسوانی ام
که هنوز بوی عطر خورشید را می دهند!
تاهمین جا خودش یه شعره کامله
ازاینجا به بعد ازهدف شعردورشدی
ودچارازهم گسیختگی افکارشدی انگار
بقیه ی شعر هم زیباست
اما کلن جدا افتاده ازمطلع شعرت

خدایم دست هایی شده اند

که بتوانم به آن ها تکیه دهم


تا از این زندان خویش رها شوم


همچو حبابی بر آب


در رودها جاری شوم


تا در پی تو


با انگشتی ناشناس


این حباب بترکد!
دومی هم خوبه دست اینجا اضافی بود

برادرگلم بسیاربزرگ فکر می کنی
اما این اندیش هات هنوز قرار وآرام نگرفته
وهنوز باید بسیارمطالعه کنی بنویسی
وتلاش کنی وناامیدهم نشی
چون مطمانن استعدادت عالیه
هنوز افکارت نظم نگرفته اون جوری
که باید وشاید
البته باید هزاران افرین گفت به غیرتت واینکه دست به قلم شدی
وان شاالله که روزبه روز موفق ترهم باشی
یک ماه اشتراک سامانه ی ناب رو با اجازه ی استاد احمدی زاده بزرگوار
تقدیمت می کنم به خاطر این همه علاقه وپشتکارت
که با اون علاوه براینکه می تونی هر روز یک شعر ارسال کنی
می تونی ازکارگاههای شعرناب هم دیدن کنی
موفق باشی مهدی عزیز
البته یادتم باشه
درسهات خیلی واجب تره
وبایداول به اونا برسی
هرچند که می دونم شاعرخوب درسشم مطمانن خوبه
چون معمولن شاعرا اکثرشون پرانرژی وفعالندوهوای هردوجاروداره هم درس وهم هنرررررر

مهدی عزیزم واقعا از اینکه استعدادت هر روز شکوفا تر میشه و توانایی سرایش شعرت بالاتر میره، خیلی خوشحالم
به نظرم جمع بستن *کوچه*، *آیینه* و *گیسو* شعر رو سنگین کرده، یه بار بدون اینا بخون:

در آشوب کوچه ی چشمانی ام
که در آیینه اش
بتوانم خودم را ببینم!

در این تنهایی مخوف
در پی گیسوانی ام (((جمع گیسو، گیسوان شاعرانه تره )))
که هنوز بوی عطر خورشید (را) می دهند!

خدایم دست هایی شده اند
که بتوانم به آن (ها) تکیه دهم (((که بتوانم بر آن تکیه کنم )))
تا از (این) زندان خویش(((تن))) رها شوم
و همچو حبابی بر آب
در رودها جاری شوم
(تا) در پی تو
تا به دست انگشتی ناشناس
این حباب بترکد!

کلماتی که توی پرانتز گذاشتم اگه حذف بشن شعرت روان تر میشه! ترکیب دست انگشت رو دوست داشتم، البته با احترام به نظر بانوی واژه ها ، یه جورایی تشخیص شده، انگشتی که دست هم داره...دوستش دارم
در کل بسیار زیبا