جمعه ۳۰ آذر
درد ندارم شعری از امید مرادی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۳:۰۱ شماره ثبت ۴۴۰۳۶
بازدید : ۶۸۸ | نظرات : ۸۱
|
آخرین اشعار ناب امید مرادی
|
دردهایم را کشیده ام
تا سطح آب
بر بومِ زلال و تردِ حباب
و کشانده ام
به رخَ ناتمامِ آیینه
جبرِ عقربه ها را،
در من نیست
دردِ بودن
سوال از حوا
وجواب از
درختِ سیب ربودن ،
باید بخوابم
عمیق ،
و خوابی ببینم عمیق تر
که تعبیرش
هفت آسمان را هفت عصر قحطی دهد
وآستینِ ابرهایِ گریان را بخشکاند ،
آه
یادم هست می گفتی
زندگی راهی ست یکطرفه ودرد یکطرفه تر ،
می گفتی به درد که برسی
هیچ دوراهی ای
یا سرابی
راه ات را کج نمی کند ،
یادم هست
خوب یادم هست
پاییز پارسال بود
فصل فصلِ جانم خشکید
ودست هایم فروریخت ،
اما
امسال را باید بخوابم ،
این پاییز ،
چیزی ندارم که بریزد...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
و در کل عرض کردم چند کوتاه بی نظیر و بکر می شود از ان استخراج کرد. دوستت دارم فراوان