اعتیاد
حیفت نیست ؟
از سرِ مستی ، سرخوشی یا عزلت گزینی
هرچه ...... هرچه باشد
هیبتت لرزانکی گردانی
....... یا ژولیده تن بنمایی
چرا ؟ ..... حیفت نیست ؟
با ژنده پوشانِ تهی مغز هم نفس میگردی ؟
حیفت نیست ؟
تا فرصتی باقیست ، زین ایستگاه توهم شو رها
تا پچ پچی پشتِ سرت مسموع نیست
زین تهوع گاه بزن بیرون
میهماندار حصر کرده برایت صندلی خالی
ای لولی وشِ ساده
حیفت نیست ؟
بلیطِ خوابی عمیق را نارفیقت مهیا کرده
فرصت ابطالِ آن داری
تأمل کن ، سریع برگرد ..........
هیچ دانی که با تأخیرت ، پرداختی گزاف داری
حیفت نیست ؟
سیه بازارِ علوفه در صفی طولانیست
ساعت پرواز تو این نیست و اصلأ این پرواز نیست
وقت تنگ است ، آسمان تیرست و طوفانیست
رعد و برقی در کمین است و ..... راه امن نیست
ضجه های دیر رسیدن دوا و التماسها این گذر دارد
کجاست آن فاخر ، آن نو گلِ ژرف اندیش
شاخصِ کل فامیل
هیچ نگو ، شو به آهنگ اراده
گو ... یا علی آرامش
------------------
رامینا رافعی
1394/09/12