سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 آبان 1403
    18 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 19 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۲۹ آبان

        هبوط

        شعری از

        محمودرضا رافعی (رافع)

        از دفتر دفتر تمرین شعر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۲۹ شماره ثبت ۴۳۴۴۹
          بازدید : ۶۵۸   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمودرضا رافعی (رافع)

          آسمان بودیم  ، ز گلخانه  برون انداختند
          بر هبوط  افکنده و  عصر جنون  انداختند
         دیده بگشودیم و ازجفتی ، جدا  افکندند
         جسمِ ما  شُستند و بر یارِ  خدا  افکندند
        مهرِ  دادند مادران و ذمه اش داشته اند
        عطوفت را  به غایت در  دلش کاشته اند
        مَحمِلَش آمد ، ز  گردونه ، برونش  دادند
        سر  کتابِ  قصه ما  هم  ، چنونش  دادند
        این   لباسِ  دیگران  را   قدِ  ما   بافته اند
        تارِ   نا  جوری  زدند  و پود ِ ما ،  تافته اند
        ای  دریغا  ، خانۀ  ما  در فضا  ساخته اند
        پس  چرا  ما  را ، زمینِ  زار  پرداخته اند
         
        محمود رضا رافعی
        1394/10/02
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۰۹
        سپاسگزارم از مهر و احساس خوبتان دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۳
        سپاس از استادم جناب آقای مهرآبادی عزیزم
        سرمشق های شما را باید به مرور ، با راهنمایی ی شما اساتید
        تمرین نمایم خندانک

        صفیه پاپی
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۴
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        هزارااان درود بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !
        به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
        همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ریطی ندارد !
        ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید !
        از مرغ برایش سوپ درست کردند !
        گوسفند را برای عبادت کننده گان سربریدند !
        گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !
        و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !!!
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2