پنجشنبه ۶ دی
((هميشه شب بهانه بوده است)) شعری از وحیدی ( شيرازی)
از دفتر صحيفه اى بر خاك نوع شعر
ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ مرداد ۱۳۹۰ ۰۹:۲۵ شماره ثبت ۴۲۹۳
بازدید : ۷۴۳ | نظرات : ۵۲
|
دفاتر شعر وحیدی ( شيرازی)
آخرین اشعار ناب وحیدی ( شيرازی)
|
((هميشه شب بهانه بوده است))
نگاه كن
هميشه شب بهانه است
بهانه بوده است
چراغ ظلمتى كه
ماسواى ما غنوده بود
در ابتداى هستى جهان
دليل خلقت است
هزار هزار خنده را
به هر دقيقه اى
و نيز هم
هزار هزار گريه را
دليل بوده است
نگاه كن كه سمت شب
براه ما
چنين محو گشته است
چراغ ظلمتى كه او شكست
هزار پاره شد
و پاره ها همه
بسان يك خيال سرد
كه در رعشه يك بيدارى
محو مى شود...
همه بجز همين يكى
محو گشته است
و آن...
چنان...
پريده شد
درون قلب عابدى بزرگ !
كه گوهرى ز نار...
و جوهرى!
ز فضل داشت
پريدنى...
خزيدنى...
درون آن قلب گرم
كه تا نهايت هستى
سياه و سرد...
كبود گشته است.
(وحيدى شيرازى:1372/05/23 - تهران
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.