سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
    24 شوال 1445
      Thursday 2 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت

        شهرک سینمایی غزالی

        شعری از

        محمدرضا تاریوردی(عادل)

        از دفتر خاطرات سفالی نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۸:۵۶ شماره ثبت ۴۲۵۰۰
          بازدید : ۴۷۴   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدرضا تاریوردی(عادل)

        یادش بخیر…
        مرداد سال۱۳۸۶ به همراه دوستان خوب شاعر از طرف انجمن شعر و ادب  سفری به شهرک غزالی داشتیم خیلی خوش گذشت در مسیر برگشتمون این شعر به ذهنم خطور کرد:

        روز مـراد و رفـع خستـگی شد
        لطف خـدا شامـل زنـدگی شد
        خوش خبـری آمد از این حوالی
        دعـوت ما به شهـرک غـزالی
        وقـت فراغـت از غم و رهـایی
        به شهــر نوبنـای سینمــایی
        ضیافـت بهـار عشـق و امیـد
        بزم ستـاره ها و ماه و خورشیـد
        گرچه اسیـر صـد بهانـه بـودم
        هـراس نانمـوده هـا زدودم
        شیفتــه با همـرهی دوستـان
        یـاد دیـار کهـن و بوستـان
        در انتظار دیـدنت بـه زودی
        شکـر خـدا همسفـرم تو بودی
        همان صمیم و ساده ی پر از درک
        نکرده آنکـه هستی مـرا ترک
        شوق مسافـرت به زنـده بودن
        گفتـن و دل سپـردن و سرودن
        نـوای جـانفـزای آشنـایـی
        فضـای پر زرنگ و روشنـایی
        اهل هنـر هم نظر و خنـده رو
        عاشـق شعـر و ادب و بذله گو
        صلح و صفـا و جشن ماندگاری
        صحن و سـرا و عکس یادگاری
        به اتفـاق رهنمـای شهـرک
        قدم زنان به شـرح کار تک تک
        چهـره ی تهـران قدیم و بازار
        هتل گراند و بخشی از لالـه زار
        طریـق بازیگر و صحنـه گردان
        علـی حـاتمی هـزار دستـان
        خـوراک و قهوه خـانه ی سنتی
        محـل چاپخانــه ی دولتـی
        حیاط و سایه ی درخت و سنبـل
        حوضچه ی کوچک و گلدان و گل
        اتاق عقـد و طوطی و قنـاری
        زمین سنگ فرش و چرخ و گاری
        محلـه ی قدیـم تـازه بنیـاد
        نمای کوچـه های خـانی آبـاد
        نقـوش زورخـانـه ی محلـه
        عکـس و نـوار کاست و مجلـه
        لبـاس رزم غاصبـان مغـول
        آشپـز و خیـاطِ ادیب و بلبـل
        خانـه ی خشت و گِلـی کربلا
        کوفه ی لب تشنـه و غـرق بلا
        عروسـک زمـانـه ها ملبـس
        بنـای عصـر مریـم مقـدّس
        رفتگـر و کارگران و استـاد
        کنـار هم به افتخـار ایجـاد
        ریـل و قطار شهـری و ترانـه
        تا دل شـب بازی کودکانـه
        لذت هم صحبت خوب و عاقل
        برگ سفیـد خاطـرات عادل
         
        محمدرضا تاریوردی
        قابل ذکر است این شعر در تابستان۱۳۹۴ در کتاب "خاطرات سفالی" به چاپ رسیده است.
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0