يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر منصور یال وردی ( منصور)
آخرین اشعار ناب منصور یال وردی ( منصور)
|
من کشته به دست خویش خونین دستم
چک خورده ی روزگار سنگین دستم
آواره ی کوچه های سرد شهرم
شبگرد محله های پایین دستم
ته مانده سیگار به رژ آغشته !
من کودک دوره گرد بنزین دستم
جانانه ببر اسب رخ ات را زین کن
من کیش ترین شاه دل این دستم
مانند ردیف در غزل می میرم
من فروغ بی فروغ پروین دستم
از من رد شو راهی این کوچه نشو
آسوده برو نمان که من بن بستم
یک قطره که نه هرچه بخواهی پر کن
عمریست که از شراب زهرت مستم
بس کن غزل و حماسه پردازی کن
شاید نفسی به مثنوی پیوستم
رگبار بزن گلوله بارانم کن
مشروطه ترین مجلس دورانم کن
وزن غزل شکسته را ویران کن
این شعر نفس بریده را بی جان کن
فرهاد بیا بکش رقیب دگرت را
بر ریشه قلبم بزن اصلا تبرت را
این عهد زکاه سست تر را بشکن
من در قفسم تو بال و پر رابشکن
من آه شدم تو بیشتر آهم کن
اینبار رباعی کن و کوتاهم کن
ای دوست بیا دوباره بیمارم کن
روکن شرری شهره ی بازارم کن
من کوس انا الحق نزدم اما تو
منصور کن و دوباره بر دارم کن
منصور یال وردی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.