شنبه ۲۹ دی
|
دفاتر شعر فریبا غضنفری (آرام)
آخرین اشعار ناب فریبا غضنفری (آرام)
|
مرد من، قوت زیاد
خستگی از آن تو نیست!!
کوه نستوهی و
قامت شکنی ،
بهر تو نیست...
بر وجودت ،
تیشه ها کوبیده است
این روزگار ...
سنگ نمایت کرده با هر ضربه اش ،
سر تا به پا!!!
پینه های سنگ سنگت را
کشیدی فرش سبز،
تا نگردد دخترت
غمگین و طرد
از دامنت!!!
هر دومان سرخوش ،
به دشت سینه ات
جا داده ای
جان خود ،
اسپند وار
با آتش سوزان دل ،
همچو دودی
بر نگاه بدنظر
افکنده ای!!
اشکهایت ژاله شد
بر پهنه ی سبزینه ات
تا میان سنگهایت
بشکفد ،
گل ...... رنگ رنگ
خود نشستی بر زمین
تا آسمان دادی به ما
بی مشقت ،
با تو ما رفتیم
تا عرش خدا....
آری اینک ،
ابرها
در دست ماست
هر چه در بالاست
اینک ،
مال ماست!!!
عشق را دیدیم
در ایثار تو
هرچه بود آموختیم ،
در جان نثاری های تو....
چون سپاسی ،
برکشیدیم تا زمین
سلطانی اش ......
کهکشان ، خورشید و ماه ،
هر نقطه ی نورانی اش
چلچراغ آسمان
بر پای تو
زیباتر است
آسمان ما تویی،
با تو ، خدا ....
پیداتر است!!!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.