دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)
آخرین اشعار ناب عیسی نصراللهی( تیرداد)
|
/ راز گون/
آرزو داشت که مثل گون دشت شود/
خبر آمد که بیابان به گون 'تاخته 'است/
سالها بود که آن مرد شبآویز ستبر./
طرح یک باغ دلاویز فلق ریخته است./
گون امروز سرانجام نوید من وتوست./
شررش در شرر زندگی آویخته است/
قصه ی دشت و بیابان و گون، قصه ی توست
ای که خونت ز ازل در فلق آمیخته است/
آرزو داشت که مثل' گون'دشت شود
خبر آمد که بیابان قفسی ساخته است
دست در یقه بشد،دست دگر بر خنجر
تو ندانی که بیابان به کران تافته است؟
آرزو داشت که یک دشت کبوتر بشود
این غل و بند ز آوای دل فاخته است/
آرزو بر من مسکین حرام است حرام
نقشه ی شوم بلا نیز، گون ساخته است..
عیسی نصراللهی سوم شهریور نودوچهار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.