پنجشنبه ۲۹ آذر
درد اما عشق شعری از فریبا غضنفری (آرام)
از دفتر دلانه ها نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ ۰۰:۱۵ شماره ثبت ۴۰۵۵۳
بازدید : ۵۸۸ | نظرات : ۶۰
|
دفاتر شعر فریبا غضنفری (آرام)
آخرین اشعار ناب فریبا غضنفری (آرام)
|
سیل شده اند
اشکهایم در رگهایم
به دار کشیده
اندوه، توانم را
خزیده ام،
سردرگم
در زیر درخت تنهایی
بی نوایی هنوز امیدوارم
خسته از عشق
و هنوز
عاشق
خواستم
حسرت نشود
خواسته ای ناچشیده،
در برگ خاطراتت
پتک وار
کوفتم
بر جسم و روح،
هر نیاز و لذتم
رو به تمام می رود جسم
سراپا زجرم
و کنون،
به عادت آموخته ات
زمان به بازی
به زیر پا می کشی
بی خبر از حال من
که از درد
به پرواز راضی ام
گناه آهم به دوش کیست؟
قربانی ات کردم
خودم را،
یقینم بود
سرمنشا عاشقی
نمی نشاند
آه،
بر جان عاشق
شاید،
باید عاقل بود نه عاشق
عاشق میراست و بی نصیب
عاشق ،
درد است و اشک
عاشق ..... تنهاست ...
کودکانه بود
رویایم
جرم عشق
سنگین است و
نابخشودنی
حفاظ نخواهد شد
هیچ دست آسمانی
در برابر تازیانه های تعزیری
آری،
باید که جان داد .
عشق باغی است
پوشیده از خارهای شمشیری
قد کشیده
به بلندای تا قلب جان نثار
اما
عشق ذاتی است
آنکه سرشتش به عشق است
می سوزد
با عشق
تبخیر می شود
بی عشق
حال،
همصدای ناله ی دردم
عمیق تر و رساتر
فریاد می کشم
عشقت را
بی هیچ لکهی پشیمانی
بر دامن مهر بی دریغم
شاد بمان
عشق بی زوال
که اکسیر حیات من
درخشش شاد چشمان توست
شادی ات جاودان ...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.