سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      زندانی

      شعری از

      محمود دهقان (سخن حق)

      از دفتر اولین دفتر من نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۳۶ شماره ثبت ۳۹۱۶۸
        بازدید : ۴۵۷   |    نظرات : ۴۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب محمود دهقان (سخن حق)

      دوستم تازه از زندان آزاد شده از تعریف های اون و تخیلات خودم نوشتم امید وارم خوشتون بیاد..
      بند طبقه ای که زندانیها داخلش ساکن هستن و کالیدور به راهروی رفت و آمد زندانیها و وکیل بند مسئول نگهداری و رسیدگی به مشکلات زندانیها هست.
       
      جوون بودم غم زندون کرده پیرم
      هنوز رو پاهام ایستادم-ولی از زندگی سیرم
      غم نامردی به مردا.پره سینم از این دردا
      رفیقم رفت سر دارو-تو زندونم شدم تنها
       
      توی بند و تو کالیدور-به دورمن  پره آدم
      یکی عاشق یکی فارق- یکی قاتل یکی سارق
      یکی از جبر دورانه- یکی هم از غم نانه
      خلاصه جمعمون جمع/-جوونه که تو زندانه
       
      نمیگم که بی تقصیریم گناهکار نیست بین ما
      ولی بازم خداییشم- دیگه این نیست حق ما
      غم زندون و بدبختیش-خودش یک ورباقیش یک ور
      به هرکی گفتیم از دردا-گناهکارم شدیم آخر
       
      نمیدونین چه حسیه تو روزای ملاقاتی
      تو چشما برق می بینی-از اون حسایه احساسی
      شاد میرن به دیدار عزیزان و زن و بچه
      دارن میشکنن از توو-پرازدردن پراز غصه
       
      غمی بدتر از اینم هست؟وکیل بندت بیاد پیشت
      بزاره دست روی شونت.بگه آروم در گوشت
      کم کم جمع کن بریم ای مرد.هنوز توو فکر اون یاری
      حکمت اجرا میشه فردا- جوون فردا سر داری
       
      شب آخر تو سلولت – در آری کاغذی پاره
      یه کاغذ که پر از لکه-پر از اشکه پر از گریه
      دو خط بیشتر توشم نیستا...از اون که خاطرش تویی
      نوشته که عروسیمه- بی غیرت حیف که اون تویی
       
      بیست و هشتم تیر ماه نود و چهار
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2