پنجشنبه ۱ آذر
اشعار دفتر شعرِ اولین دفتر من شاعر محمود دهقان (سخن حق)
|
|
کمی طاقت بیاری > می ریم دیگه نمی بینیش
مثه شاخه گلی که میخوایش. ولی نمی چینیش
|
|
|
|
|
شوخی بود کارای ما
ساده بود دل دادنا
قصه چیز دیگه بود
آخه عشق دیگه چی بود؟
|
|
|
|
|
چند سال پیش وقتی جوونتر بودم
نفهمیدم دلم رفت دیگه خودم نبودم
|
|
|
|
|
مثل یه کوری که چشماش ببینه
یا نوری که از ته چاه یوسف می بینه
|
|
|
|
|
جوون بودم غم زندون کرده پیرم
هنوز رو پاهام ایستادم-ولی از زندگی سیرم
غم نامردی به مردا.پره سینم از
|
|
|
|
|
تموم حسایه دنیا
همه عشقای احساسی
تورفتی از پیشم اما
هنوزم واسه من خاصی
|
|
|
|
|
درگیر و وابسته شدم نمیدونم چطوریاس
وقتی آدم دلش میره آخر کارش با خداس
|
|
|
|
|
پیش خودت حساب بکن یه زندگی ساده رو
یک دل پاک یک لقمه نون.شکرخدای ساده رو
یه زندگی بی کلک بدون حرف
|
|
|