سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        جدایی

        شعری از

        محمود دهقان (سخن حق)

        از دفتر اولین دفتر من نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۵۴ شماره ثبت ۳۹۰۸۰
          بازدید : ۴۰۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب محمود دهقان (سخن حق)

        کم کم دارم  دق میکنم توی نبودن چشات
        هرجای دنیا که میرم میاد جلو چشام چشات
        چشمای تو سگ داشت و من.یه عاشق اما با حیا
        طاقت نداشتم ببینم اخم چشات بخدا
         
        درگیر و وابسته شدم نمیدونم چطوریاس
        وقتی آدم دلش میره آخر کارش با خداس
        خدام اومد مهمونیمون عجب برکتی داره
        درد دلاتو بگی و خدام بگه عیب نداره
         
        درداتو وقتی که نگی توی دلت غم میشینه
        غصه میشه رفیقت و درد چشم تو چشمت میشینه
        خنجر از پشت رفیق>هرچی نیشتر به دل زدن
        همونا که رفیق بودن زندگیتو بهم زدن
         
        اینجای قصه که میشه همیشه بغضم میگیره
        خدا خودش هرچی بده.صلاح بدونه میگیره
        نمیدونم خدا نخاست یا تو نخاستی آخرش؟
        زندگیمو دادی به باد خدا میخاست.تو نمیخاستی آخراش
         
        یه روزی بود آدم بودیم سری داشتیم توی سرا
        به چه روزایی افتادیم : نقشت برام این بود خدا؟
        معلومه نه آخه خدا بد نمیخاد واسه ماها
        خودش گفته ای بدترین بیا پیشم میبخشمت وقت دعا
         
        دهم تیر ماه نود و چهار
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5