جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر عبدالله مجرد (عبادی)
آخرین اشعار ناب عبدالله مجرد (عبادی)
|
ای که یاد آری ریا و رنگ ها
ای که استادی همه نیرنگ ها
دور گشتی از من اما غافلی
عشق کوتاه میکند فرسنگ ها*
ای که در زیبایی و حسن و جمال
خوار گردد پیش تو ارژنگ ها
وامدار رقص زیبایت شدند
تنبک و چنگ و دف و آهنگ ها
خوب میدانی برای وصل تو
بر سرم آمد هزاران سنگ ها
وصل تو بهتر بُوَد از بهر من
تا که تاج شاهی و اورنگ ها
میرسانم خود به تو ای نازنین
سد راهم گر شود سرهنگ ها
عشق و یکرنگی نشانت میدهد
خصلت زیبای ما یکرنگ ها
عبادی اَهِلی
*به ذهنم میاید این مصراع یا به این مضمون
جایی شنیده یا خوانده ام. طبق اصول امانتداری
از گوینده آن حتی اگر با این مضمون باشد عذرخواهی
میکنم و امیدوارم به عنوان امانت نزد بنده بپذیرند.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.