حرفهای من

من حرف زیاد دارم
هم برای گفتن...هم برای گریستن

رویاهای آسمانی ام اما

با آغوش گرم تو حرف ندارد
من بیشتر از الفبا
حرفهایی برای صدای احساس
تمنای نگاه
برای آرامش آغوش

و گریه های شوق

سوای گریه های دوری

دارم

بوسه های بیادماندنی تو

چقدر پر حرفند و

با دمای پیوستگی من چقدر حرف دارند

من می خواهم

از حروف بیصدای چشمان تو

کلماتی برای شیرینی نگاهت بسازم

من میخواهم

از حروف کوچک توجهت به بیتابی ام

و حروف بزرگ خواهش چشمانم به آمدنت

کلماتی برای

توصیف لحظه های با تو بودن بسازم
حرفهای من از عشق تو کلمه ای خواهند تراشید

که در هیچ زبانی جز گلستان نگاه تو، ترجمه نشوند
حرفهای من برای تو
معبدی می سازند

 تا زیباپرستان به زیارت و پرستش چشمان تو برخیزند
سر به سجده کنند و از سرسپردگی به عشق تو

 دیوانه شوند....
حرفهای مرا می شنوی؟

"خلیل فریدی"

20/2/94